Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Search in posts
Filter by Categories
آذر 1402
بهمن 1402
تصویری
تیر 1396
تیر 1397
تیر 1398
تیر 1401
تیر 1402
خبر و رسانه
دی 1395
دی 1396
دی 1397
دی 1398
دی 1399
دی 1400
حراج هنر مدرن و معاصر ایران - دی 1399

71   سهراب سپهری (1359-1307)

فهرست آثار

اطلاعات اثر

عنوان اثر : بدون عنوان

امضاء: «سهراب سپهری» (پایین راست)
گواش روی مقوا
50×69 سانتیمتر
تاریخ اثر: دهه 1340
پیشینه:
اثر حاضر متعلق به مجموعه شخصی زنده‌یاد منیژه میرعمادی و آقای دکتر جمشید ناصری می باشد.

برآورد قیمت

12000 - 8000 میلیون ریال

قیمت فروش

قیمت فروش : 17,000,000,000 ریال

درباره اثر

تعمق در طبیعت بکر، بن‌مایه شکل‌گیری بسیاری از آثار نقاشی سهراب سپهری هستند. این شاعر پرآوازه ایرانی، با کنار گذاشتن بازنمایی طبیعت‌گرایانه و رویکرد حسی به عالم، زبان خاص خود را در ذهنیت‌گرایی مدرنیته یافت و انرژی شورانگیز رنگ و سطح را به نحوی به کار بست که برای مخاطب امروز همچنان زبان بصری شاعرانه در پس هر ضربه قلم‌مو و لکه‌گذاری او هویداست.

در تابلوی پیش‌رو، هنرمند به واسطه گزینش رنگ‌های هم‌خانواده اخرایی و قهوه‌ای، خاک را به عنوان عنصر اصلی شکل‌دهنده اقلیم ایرانی نمایش می‌دهد که در قسمت زمینه، بسان دیوارهای کاهگلی باغی قدیمی و در بالا، نمایانگر بادگیرهای کهن ایران چون یزد است. در میان این دیوارها و سطوح خاکی، درخت، این جان‌مایه طبیعت، مانند پیکر آدمی که از خاک زاده شده، روییده و بر آن سه لکه سرخ، نمادی از میوه‌های آیینی چون سیب و انار است. نوع رنگ‌گذاری به واسطه حرکات سریع قلم‌مو، برون‌ریزی هیجان‌انگیز احساسات درونی هنرمند را نمایش می‌دهد که به واسطه آشنایی سپهری با نگرش‌های شرق دور به‌خصوص اندیشه ذن، بیانی استعاری از تأمل در جان‌مایه‌های وجود است. گویی نقاش در تعمقی عمیق، به روح هستی در ورای عالم ماده دست یافته و آن را در خلوت حیاطی کهن و حضور درختی جوان نمایش می‌دهد. در اغلب آثار سپهری، نقاشی از تجسم پیکره انسانی می‌گریزد و بدین معنا، جهان را در نگرشی کل‌گرایانه تصویر می‌کند که انسان و حیوان و گیاه در آن هنوز در وحدت کامل هستند و فردگرایی آن خواه بشر، هنوز بر طبیعت سیطره نیافته است.

این اثر همچنین نشان‌دهنده تأثیرات هنر ژاپنی در اندیشه سپهری است. به همین دلیل نقاش برای تجسم برگ‌ها و ظرایف تنه درخت، از نوعی خط‌نگاری استفاده کرده است؛ گویی واژه‌ها بر بدن درخت پیچیده‌اند و مایه حیات او هستند. این خطوط ناخوانا به واسطه استفاده از رنگ قهوه‌ای سوخته و کاربست خطوط پیچان و نرم، یادآور خوشنویسی و سیاه‌مشق‌های زبان فارسی است که این‌جا فارغ از تلاش برای معناسازی و فرم قابل خوانش، صرفاً رجعتی نشانه‌شناسانه به عنصر زبانی و شاعرانگی نوشتار فارسی می‌دهند. در فضایی چنین شاعرانه درخت از معنای زمینی خود فاصله می‌گیرد و لکه‌های سرخ به عشق، زندگی، شور و مفاهیم ذهن‌گرایانه ارجاع می‌دهند. جایی که زمان و مکان از زندگی روزمره فاصله می‌گیرد. با نگاهی ظریف‌تر می‌توان در پس بلندی بادگیر، آبی آسمان را در مثلث کوچک میانه دید.