Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Search in posts
Filter by Categories
آذر 1402
بهمن 1402
تصویری
تیر 1396
تیر 1397
تیر 1398
تیر 1401
تیر 1402
خبر و رسانه
دی 1395
دی 1396
دی 1397
دی 1398
دی 1399
دی 1400
هنر معاصر ایران - دی 1398

114   حسین زنده‌رودی (متولد 1316)

فهرست آثار

اطلاعات اثر

عنوان اثر : گوهر مستی

ترکیب مواد روی مقوا
38×53 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1359
-این اثر با گواهینامه آقای حسین زنده‌رودی ارایه می‌شود.

برآورد قیمت

3,500 - 2,500 میلیون ریال

قیمت فروش

قیمت فروش : 2,800,000,000 ریال

درباره اثر

حسین زنده‌رودی (گوهر مستی)                                      

 

خوشنویسی فارسی با نگاهی نقاشانه شالوده اصلی هنر حسین زنده‌رودی را تشکیل می‌دهد. او در تابلوهای ادوار مختلف خود همواره تلاش کرده به خط به عنوان یکی از هنرهای مطرح ایرانی از زاویه‌ای نو و تازه بنگرد و آن را بر بستر کاغذ و بوم خود، نه از برای خوانش، بلکه از برای دیده شدن بنشاند. شاید آن‌چه سبب چنین هدفی می‌شود بیش از همه قابلیت فرمیک خطوط فارسی است که به واسطه سرکج‌ها و پیچیدگی‌های قوس‌دار و زاویه‌دار از نگارش در چارچوب افقی و عمودی می‌گریزد و امکان بر هم سوار شدن خطوط را به هزاران شکل خلاقانه فراهم می‌آورد. همچنین سال‌ها سیاه‌مشق‌نویسی در سنت خوشنویسی ایرانی صفحاتی از هنر خطاطی را در تاریخ تمدن ایرانی به یادگار گذاشته که حروف جدای از معنا و صرفاً به لحاظ زیبایی فرم، در کنار هم نشسته و صفحه کاغذ را پر کرده‌اند. چنین بینشی به خط‌نگاری این امکان را به زنده‌رودی می‌دهد تا با پیگیری همین خط سیر، انگاره‌های فرمیک هنر مدرن را با یادگارهای گذشته به هم بیامیزد و هنری را شکل دهد که در آن خط بیشتر نقاشی می‌شود تا خطاطی؛ اما تابلوی پیش‌رو از یک لحاظ منحصر به‌فرد است، چرا که در آن این بار نه حروف، بلکه شعری فارسی تکرار می‌شود. هنرمند با عدم فاصله‌گذاری میان مصرع‌ها و ابیات مخاطب را به چالش می‌کشد و بسته به این‌که مخاطب از کجا شروع به خواندن کند، کلمات را پشت سر هم تکرار کرده است. این نوع برخورد با شعر به مثابه یکی از قله‌های هنر فارسی، در عین حال که تسلط هنرمند به ادبیات بومی خود را نشان می‌دهد، راه را برای تفسیری مفهومی از اثر نیز می‌گشاید.

برای مخاطب فارسی‌زبان و آشنا به اشعار بلند و پرمعنای مولوی به عنوان یکی از بزرگان عرفان اسلامی-ایرانی، نمی‌توان این اثر را تنها به لحاظ ساختاری خوانش کرد بلکه ذهن شروع به معنایابی و مفهوم‌سازی میان فرم و معنای غزل می‌کند و در ارتباط‌یابی میان این دو، مفهومی نو را به اثر می‌افزاید که تابلو را از مرز فرمالیسم مدرنیستی به پیش می‌راند و مفاهیمی معاصر از بیانگری ایده و فرم را بر اثر می‌افزاید.

به لحاظ فرمی اثر ساختاری متعادل دارد که به واسطه مستطیل نارنجی در بالا و ضرباهنگ خطوط متقاطع آبی، زرد و صورتی، بیانگر اصل قرینه در بی‌قرینگی هنر کهن ایرانی است. همچنین وجود دایره که در کادر مستطیل محاط شده، یادآور نماد ماندالا به عنوان یکی از اشکال سمبولیک هنر مقدس است. دایره، به عنوان اصل و منشاء وجود، در مستطیل هستی قرار می‌گیرد و اینچنین موجود، زاده می‌شود. تقابل میان رنگ سبز زمینه به عنوان اصل نمادین زایش و زندگی، در کنار سیاهی درون چاه دایره‌وار، به عنوان نمادی از عدمِ نخستین، دلیل دیگری بر این مدعاست. در عین حال نوع قرارگیری خطوط سفید که به حالت شعاعی از مرکز دایره به کناره‌های تابلو گسترش می‌یابند، ایجاد مفهوم تجلی را قوت می‌بخشند.

در اثر حاضر، زنده‌رودی در نگارش متن شعری بر بستر نقاشی از هر نوع رعایت اصول و قواعد هنر خوشنویسی پرهیز کرده و با نوعی بدخط‌نویسی و دستخط‌نویسی فردی تلاش کرده وجوه خط را در جهت نگارش نقاشانه به کار گیرد. با این حال بر خلاف دیگر آثار هنرمند که کلمات به واسطه در هم فرورفتگی و انباشت خطوط غیرقابل خوانش هستند در این اثر تلاش شده قابلیت خوانش کلمات و هم‌نشینی منطقی آن‌ها حفظ شود. هنرمند به واسطه خطوط سفید زمینه بر این تکرار منطقی تأکید کرده که این عمل یادآور صفحه‌آرایی‌های هنر کتابت در کتب چاپ سنگی دوران قاجار است. مخاطب با شروع خوانش کلمات در جریان سیال ذهن هنرمند قرار می‌گیرد؛ کلمات یکی پس از دیگری در کنار هم می‌نشیند، شعری زمزمه می‌شود و یکی از غزلیات زیبای مولانا را شکل می‌دهد که بر محوریت وحدت عالم تأکید می‌ورزد:

این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم           جمع مستان را بخوان تا باده‌ها با هم خوریم[1]

[1] . غزل 1596، دیوان شمس مولوی