Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Search in posts
Filter by Categories
آذر 1402
بهمن 1402
تصویری
تیر 1396
تیر 1397
تیر 1398
تیر 1401
تیر 1402
خبر و رسانه
دی 1395
دی 1396
دی 1397
دی 1398
دی 1399
دی 1400
حراج هنر کلاسیک و مدرن ایران - خرداد 1395

28   منصور قندریز (1344-1314)

فهرست آثار

اطلاعات اثر

عنوان اثر : بدون عنوان

امضاء: «قندریز» (پایین چپ)
ترکیب مواد روی گونی
68×91 سانتی‌متر
تاریخ اثر: اوایل دهه 40

- این اثر در کاتالوگ تهران معاصر در آرت فر استانبول 2015 به چاپ رسیده است.

برآورد قیمت

4,000 - 3,000 میلیون ریال

قیمت فروش

قیمت فروش : 8,500,000,000 ریال

درباره اثر

اثر حاضر که نمونه‌­ای شاخص از آثار آشنای منصور قندریز محسوب می­‌شود، به خوبی دیدگاه زیبایی‌شناختی و دستاوردهای شکلی او را در هنر تجسمی نشان می­‌دهد؛ همان دستاوردهایی که مشترکاً در آثار طیفی از هنرمندان دهه­ 1340، به نام «مکتب سقاخانه» تثبيت شد و در شکل‌گیری آن نام منصور قندریز بیش از دیگر همتایان وی در منابع تاریخ هنر مدرن ایران مورد اشاره قرار گرفته است. این اثر در نگاه اول ترکیبی فرمالیستی است، اما در لایه‌های عمیق‌تر سرشار از نشانه‌هاست؛ نشانه­‌های هندسی و نمادین سنتی که بیانی رمزی و آیینی به کلیت اثر بخشیده‌اند. ترکیب دوایر، خطوط متقاطع و هندسي، خوانش نقاشی را در جهت یافتن استعاره‌­های تصویری هدایت می‌کند. انواع رنگ­‌های کهنه‌نمای اثر نیز به خوبی در ساخت فضای مطلوب هنرمند، نقش دارند. همان طور که در این تابلو می‌توان دید، قندریز مصمم به ابداع یک مدرنیسم خاص ایرانی بوده که ریشه در عناصر بومی و سنتی دارد؛ اما در عین حال از ساختار هنر مدرن غربی نیز پیروی کرده است. او برای رسیدن به یک بیان تجسمی اصیل و صاحب هویت در این طیف از آثارش، از انتزاعی ناب به سوی نشانه­‌های تصویری معنادار و هویت­‌یافته حرکت می­‌کند و در این مسیر، عنصر خط را در تقابل با رنگ، به موقعیتی رفیع می­‌رساند.
قندریز مرحله­ تجربه‌­اندوزی آکادمیک و تقلید از شیوه­‌های امپرسیونیسم و پست‌امپرسیونیسم را خیلی زود طی كرد. با اینکه در آغاز راه به آثار فیگوراتیو توجه بیشتری دارد، ولی به‌تدریج با ترسیم خطوط کناره‌­نما، اشکال خود را همچون اثر حاضر از زمینه جدا می­‌کند. ورود به گرایش نقاشی نوسنت‌گرا موسوم به «سقاخانه»، موجی از نقش­پردازی‌­های اولیه را در آثارش آشکار می­‌کند، اما ندرتاً نقاشی او به مرز انتزاع مطلق می­‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎رسد. قندریز همواره بر حضور کیفیتی معنوی در هنرش، مبنی بر ارز­ش­‎های زیبایی‌شناختی سنت تصویری ایرانی، تأکید می­‎ورزید و شاید به همین دلیل از پرداختن به صورت­‎گرایی محض خودداری کرده است.‌
قندریز اكنون زیبایی را همگام با پویندگان دیگر می‌جوید، در نقش‌های هنری كشورش چكیده جست‌وجوی پیشینیان را یافته است. مگر نه دیگران هم هزاران سال پیش از او از زیبایی زندگی سرمست شده‌اند و از كوتاهی آن وحشت كرده‌اند و با آفرینش هنر به جنگ فنای جسم برخاسته‌اند. كوشش او در این راه دنباله كوشش رفتگان خواهد بود و باز كردن جای پایی برای آیندگان.
در این میان كه نقاش از پرداخت آدم‌های اولیه به نوعی سورئالیسم می‌رسد و بعد، از طرح به نقش و از نقش به تلفیق نقش‌ها می‌گراید، هیچ‌گاه چشم از آسمان و آفتاب و ابر و باران برنمی‌دارد. دلش همیشه به خاطر آن گوهر اثیری پنهان در آسمان می‌زند و این طلب و تمنا روی همه پرده‌هایش اثر می‌گذارد. رنگین‌كمان با همه هفت رنگش جلوه‌گاه زیبایی گریزپای مطلوب نقاش است. اگر دست یافتن بر رنگین‌كمان برای قندریز محال بود، اما از همین كوشش‌های دستیابی است كه هنر زاده می‌شود و هنر همیشه بر مرگ فائق بوده است»[1].
منصور قندريز بسيار جوان درگذشت، اما در همان مهلت كوتاه عمر خود به هنرمندي شناخته شده و تأثيرگذار تبديل شد. نام قندریز برابر است با تلاشی ثمربخش و پُرحاصل که در کوتاه‌زمانی به بار نشست و برای همیشه ماندگار شد. نبوغ سرشار او همچنان‌که در نگاه خیره­‌اش موج می‌­زند، در آثارش نیز به‌وضوح تجلی یافته است.


[1] . امامی، کریم، بروشور نمایشگاه بزرگداشت منصور قندریز، گالری بورگز، 5 اردیبهشت 1345.