Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Search in posts
Filter by Categories
آذر 1402
بهمن 1402
تصویری
تیر 1396
تیر 1397
تیر 1398
تیر 1401
تیر 1402
خبر و رسانه
دی 1395
دی 1396
دی 1397
دی 1398
دی 1399
دی 1400
حراج هنر مدرن و معاصر ایران - خرداد 1393

5   پرویز تناولی (1316)

فهرست آثار

اطلاعات اثر

عنوان اثر : عشاق هيچ

امضاء: «Parviz 07» (روی پایه)
فايبرگلاس
28×43×94 سانتی‌متر
تاریخ اثر: 1385
شماره 18 از تعداد 25 نسخه

برآورد قیمت

1,600 - 1,200 میلیون ریال

قیمت فروش

قیمت فروش : 2,000,000,000 ریال

درباره اثر

کلمه «هیچ» که تناولی آن را به اشکال گوناگون و اعجاب‌انگیزی خلق کرده، برای مدت‌های مدید الهام‌بخش آثار او بوده است. این واژه که در زبان فارسی از سه حرف تشکیل شده، برای وی نماد نوعی تناقض در گذشته و حسی از بی‌معنایی یا انحلال نسبت به یک زمان حال ناخوشایند است. خود او از کلمه «هیچ» به عنوان واکنشی به محیط اطرافش یاد کرده است: «دانشگاهی که به روش‌های تدریس آن اعتقادی نداشتم، هنرمندانی که پدیده‌های جدید هنر غرب را در بوق و کرنا می‌کردند و اشراف‌زادگانی که کالاهای دست‌دوم غربی را می‌خریدند، در من نوعی واکنش اعتراض‌آمیز ایجاد کردند و هیچ، صدای این اعتراض بود. آنچه که شیفتگی تناولی را نسبت به «هیچ» دوچندان می‌کرد عرفان و تصوف بود. اما همانگونه که خود وی اظهار می‌دارد، یکی از دلایل گرایش او به سوی قالب خطاطی این کلمه شباهت آن به پیکر انسان است. اگرچه این واژه القاکننده اندوه و افسردگی است، اما مجسمه‌های هیچ تناولی آثاری شاد و روح‌افزا هستند. آنها در حالت ایستاده، نشسته یا لمیده به گونه‌ای پراحساس و شیوا یادآور ماهیت تجسمی خوشنویسی ایرانی هستند. آنها اغلب ظاهری شگفت و پرسشگر داشته و اگرچه گاهی درون قفس به نمایش درمی‌آیند، در آنجا راحت آرمیده و به نظر نمی‌رسد که به دام افتاده یا زندانی شده باشند. در واقع، آنها در فرار از قفس با نوعی متانت شاعرانه به پرواز درمی‌آیند. تناولی در واقع با استفاده از این شکل انسان‌نمای کارآمد به افراط‌کاری‌های موجود در خوشنویسی آن روزها واکنش نشان می‌داد، افراط‌کاری‌هایی که در آثار هنرمندان جنبش سقاخانه مشهود بود. مهم‌تر از آن، همانگونه که تناولی قبلاً از عناصری مانند قفل، منقل یا بلبل استفاده کرده بود، در حال کندوکاو قدرت شکل، زیبایی‌شناسی و روایتی یک تصویر به ظاهر ساده به نظر می‌رسد. «هیچ» در دستان تناولی همه چیز است. این «هیچ» جالب و انعطاف‌پذیر است. چنانچه بخواهیم از نقطه‌نظر یک مجسمه‌ساز به کلمه «هیچ» ابعادی ببخشیم، درمی‌یابیم که یکی از هنرمندانه‌ترین ترکیباتی است که تنها با سه حرف الفبای فارسی ساخته شده است. پس به سادگی می‌توان پذیرفت که مجسمه‌سازی که از دانش کافی در خصوص مبحث قالب و شکل برخوردار است، می‌تواند از این کلمه برای ساختن اشکال جذاب گوناگونی استفاده نماید که به نوعی به انسان اشاره دارند. همانگونه که تناولی می‌گوید: «اگر شباهت اعجاب‌آور میان هیچ و انسان وجود نداشت، هرگز به ساختن آن مبادرت نمی‌ورزیدم.»