Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Search in posts
Filter by Categories
آذر 1402
بهمن 1402
تصویری
تیر 1396
تیر 1397
تیر 1398
تیر 1401
تیر 1402
خبر و رسانه
دی 1395
دی 1396
دی 1397
دی 1398
دی 1399
دی 1400
حراج هنر کلاسیک و مدرن ایران - تیر 1396

19   بهمن محصص (1389-1309)

فهرست آثار

اطلاعات اثر

عنوان اثر : شخصیت

امضاء: (75 M.B) (روی پایه برنز)
سانتیمتر 12×10×31
تاریخ اثر: 1354
تک نسخه
این اثر در دسامبر 2015 در حراج آدر نورمن پاریس ارایه شده است.

برآورد قیمت

6,000-4,000 میلیون ریال

قیمت فروش

قیمت فروش : 5,000,000,000 ریال

درباره اثر

ویژگی اصلی مجسمه‌سازی محصص را می‌توان در معلق بودن در فضا، رهایی و بی‌وزنی خلاصه کرد. در اثر پیش رو نیز، تعلیق در فضا با بالا بودن هر دو پا تشدید می‌شود. گویی پیکره در جایی میان زمین و آسمان برای لحظه‌ای ثابت شده است. فرم پر پیچ و تاب بدن، نحوه قرارگیری دست‌ها و پاها یادآور حالت‌هایی از شور و سرمستی و رقص و پایکوبی است.پرهیز از واقع‌نمایی در کنار اغراق‌های به نمایش در آمده از ماهیچه‌ها و عضلات، فرمی جدید از پیکره انسانی را خلق کرده که نه کاملاً جسمانی است و نه کاملاً روحانی. همه چیز در تعلیق است؛ نه جسمی هست و نه روحی؛ نه جنسیتی هست و نه هویتی. تنها شمایلی از انسان، نمایان شده بر تارک پایه‌ای فلزی است که اندیشه را به پرواز در می‌آورد.جزییات، در دستان هنرمند محصص معنای دیگری می‌یابند؛ در این پیکره از بازنمایی دست‌ها، پاها و حتی چهره پرهیز شده، اما فرم شانه‌ها و پشت با دقتی مثال‌زدنی به تصویر درآمده است. نگاه کلی حاکم بر پیکره انسانی، او را از فرمی شخصی واجد هویت فردی دور و به ساختاری کلی نزدیک می‌کند. از همین روست که محصص عنوان اثر خود را «پرسوناژ» (شخصیت) گذاشته است.این مجسمه بیش از آنکه بازنمایی انسانی خاص باشد، تجسم جان‌مایه بشری است، چیزی از جنس توتم‌های آیینی و بت‌های کوچک عصر باستانی؛ خوانشی نو از تعریفی کهن؛ تصوری نمادین از بودن؛ بودنی فارغ از فضا، زمان و مکان که تنها در نمادگرایی اساطیری یافت می‌شود. محصص درون‌گرایی هنر ایرانی را شاخصه سرزمین مادری می‌دانست و معتقد بود برخلاف هنر غرب، هنر ایرانی در پی ملموس ساختن مفهومی خارجی نیست، بلکه تلاش دارد امری درونی را صورتگری کند؛ چیزی که خود به خود در هنرمند و آفرینشگری او حضور دارد. البته این به معنای نفی تأثیرپذیری از محیط نیست. همواره تعاملی میان بیرون و درون صورت می‌گیرد. هنرمند چیزی را در بیرون می‌بیند؛ دردی، سخنی، شیئی و یا تعرضی اجتماعی و سیاسی. آنگاه آن را در اثر خود با بیانی شخصی باز می‌آفریند. بدین لحاظ همیشه دیالوگی میان بیرون و درون در جریان است. محصص هنرمندی متعهد است؛ متعهد به زمانه. هنر او گویای رنج‌ها و چالش‌های امروزین انسان‌های همعصر اوست. هنرش پاسخی است بر دغدغه‌های کنونی بشر که در لوای برداشتی شخصی، راه برون‌رفت را پیش رو می‌نهد. راهی که از دل اسطوره می‌گذرد و در وسعت نمادگرایی‌های شرقی، توجهی شاعرانه را طلب می‌کند. در تکاپوهای خوانش این اسطوره، آن چیزی که هنر محصص را بکر، شگفت‌انگیز و منحصر به‌فرد می‌کند، آن است که او هرگز به دنبال تقلید از هنرهای بومی و کهن نیست. محصص خود اسطوره‌آفرین است؛ آثارش تندیس‌های اسطوره‌ای زمانه حاضرند که در نگاه خلاقانه هنرمند از نو زاده می‌شوند. از همین رو آثار محصص، در عین حال که یادآور هیچ چیز کهن نیستند، کاملاً آشنا می‌نماید. آشنا بدان جهت که ریشه در تجربه‌های عمیق حسی و روزمرگی بشری دارد. جواد مجابی، هنرشناس و منتقد ایرانی در توصیف این حالت‌های ناهنجار می‌نویسد: «محصص هنرمندی ناسازگار بود؛ ناسازگار با زمانه؛ ناسازگار با قدرت‌های حاکم و افکار عمومی؛ ناسازگار با سنت و آیین و زندگی رایج؛ ناسازگار با همعصران و همکاران و در نهایت، ناسازگار با خودش. از درون این ناسازگاری‌های هنجارشکن در عرصه زندگی خصوصی و عمومی، او توانسته دشوارترین تأویل خود را از انسان به مثابه امر جسمانی و منهای توجه به نامرئی‌های روح‌آسا، به شکلی هنری و آفرینشگرانه ارائه کند. او به رغم باور فرهنگی یک تمدن کهن، که خواری جسم را به خاطر اعتلای روح پذیره است، عملاً نمایشگر این واقعیت بود که حقوق بشری از عشق و آزادی و امنیت و فنا به این جسم تعلق می‌گیرد و با شناخت هرچه بیشتر تنانگی است که می‌توانیم شهروند واقعی این جهان شهر باشیم»1 .

1. مجابی، جواد؛ گف توگویی با محصص، مجله تندیس، 19 مرداد 1389 ، شماره180