Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Search in posts
Filter by Categories
آذر 1402
بهمن 1402
تصویری
تیر 1396
تیر 1397
تیر 1398
تیر 1401
تیر 1402
خبر و رسانه
دی 1395
دی 1396
دی 1397
دی 1398
دی 1399
دی 1400
حراج هنر معاصر ایران - مرداد 1400

30   سمیرا علیخانزاده (متولد 1346)

فهرست آثار

اطلاعات اثر

عنوان اثر : بدون عنوان از مجموعه در گذر زمان

امضاء: «سمیرا 92 2013 A/P » (پشت اثر)
چاپ دیجیتال، اکریلیک و آیینه روی تخته
180×180 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1392
نسخه هنرمند از تعداد 3 نسخه + 1 نسخه هنرمند

برآورد قیمت

4000 - 3000 میلیون ریال

قیمت فروش

قیمت فروش : 3,200,000,000 ریال

درباره اثر

آیینه و عکس، پیونددهنده زمان حال و گذشته در آثار سمیرا علیخانزاده است. تکنیک چاپ دیجیتال بر روی تخته همراه با کاربست رنگ‌های درخشانی چون زرد، آبی، قهوه‌ای و اخرایی در کلاژ با قطعات آیینه به شیوه خاص و شخصی نقاشی‌های علیخانزده بدل شده‌اند.

در اثر پیش‌رو، عکس‌های قدیمی از زنان جوان در قاب‌های چهارتایی کنار هم می‌نشینند و در این هم‌نشینی دلپذیر، اثر را به نُه بخش اصلی تقسیم می‌کند. در این اثر تصاویر عصر تجدد ایرانی به سه‌گونه بازنمایی می‌شوند: نخست در عکس پرتره‌های زنان در حالت پوزیتیو که به واسطه خاکستری‌های رنگی، کهنه، قدیمی و نوستالژیک می‌نماید و چیزی آشنا را یادآور می‌شود که هرچند مربوط به گذشته است اما خیلی غریب نیست. دوم تصاویر نگاتیو رنگی شده از زنان همان عصر که در آن، چشمان سوژه‌های عکاسی با یک آیینه مستطیل افقی پوشانده شده است. عدم نمایش چشمان، به عنوان مهم‌ترین عنصر هویت بخشِ چهره و استفاده از آیینه باعث می‌شود بیینده چشمان خود را در تصویر دیده و اثر در همراهی با مخاطب شکل گرفته و معنا پیدا می‌کند.

در پروسه مواجهه مخاطب با اثر و به واسطه این نمایش سه‌گانه، امر آشنا به ناآشنا بدل می‌شود و چهره مخاطب در مرزی از ناآشنایی بازنمایی می‌شود که با دیدن عکس چهره زنان ایرانی جوان که نوید آینده‌ای نو و مترقی را می‌دادند، قرابت معنایی می‌یابد و مخاطب را در این آشنایی‌زدایی به حرکتی رو به عقب سوق می‌دهد. گذشته با حال پیوند می‌یابد و بیننده در هم‌نشینی تصویرِ از دست‌رفته، با حقیقت عدم ماندگاری و جاودانگی خود مواجه می‌شود. در رویارویی مخاطب با شخصیت‌های ناآشنای بازنمایی شده در اثر، گویی نوعی دعوت به درون صورت می‌گیرد. اثر دریچه‌ای می‌شود برای سفر و واکاوی رویای باقی‌مانده در حافظه که گاه محو و نامفهوم می‌نماید.

تمامی 32 عکس به‌کار رفته در این اثر، به زنان جوانی در برهه تاریخی عصر تجدد ایرانی تعلق دارد؛ زمانی که انگاره‌های جنسیتی راهی برای بروز می‌یابند و با کنار رفتن روبنده‌های عصر قاجاری، هویت زنانه عرصه‌ای برای ابراز وجود می‌یابد. بدین طریق می‌توان از زاویه‌ای فمینیستی نیز به این اثر نگاه کرد و بحران جنسیت را در هویت‌های از دست‌رفته دوران گذشته بازتولید نمود. در عین حال به واسطه آن‌که این تصاویر در آتلیه عکاسی شده‌اند دارای ایستایی قابل توجهی هستند که هرگونه مستندنگاری را نفی می‌کند. در بستر ایجاد شده از چنین مواجهه‌ای، مخاطب با مفهوم نسبی بودن واقعیت همسو می‌شود؛ امری که به واسطه رفتار متفاوت هنرمند با مدیای عکس و بهره‌برداری از امکانات مدیا در دوران معاصر امکان بروز می‌یابد.