Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Search in posts
Filter by Categories
تصویری
تیر 1396
تیر 1397
تیر 1398
تیر 1401
خبر و رسانه
دی 1395
دی 1396
دی 1397
دی 1398
دی 1399
دی 1400
هنر معاصر ایران - دی 1398

45   آیدین آغداشلو (متولد 1319)

فهرست آثار

اطلاعات اثر

عنوان اثر : تابستان، زمستان از مجموعه مغربی‌ها

گواش روی مقوا
دو لته‌ای، هر ‌لت 57×75 سانتیمتر، در مجموع 114×75 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1390
- اثر حاضر در کتاب «گزیده آثار آیدین آغداشلو» (ص 114- 115) انتشارات نگار (1391) به چاپ رسیده است.

برآورد قیمت

9,000 - 7,000 میلیون ریال

قیمت فروش

قیمت فروش : 8,500,000,000 ریال

درباره اثر

آیدین آغداشلو (تابستان، زمستان)                                                      

 

اثر حاضر نمونه‌ای ممتاز از نقاشی‌های فیگوراتیو آغداشلو در سال‌های اخیر است که در ادامه مجموعه نقاشی‌های سال‌های آتش و برف در دو لته خلق شده است.

در این دوره، آغداشلو بیش از همیشه درگیر مفهوم مرگ‌ و زوال ابدی در عبور سمبلیک تصویری از تابستان به زمستان است. سبک منحصربه‌فرد آغداشلو در این اثر از تفکر مرگ‌اندیش‌ نقاش، در آثارش عینیت یافته است. در این‌جا آغداشلو با به‌کارگیری مصرانه عنصر تکرار در فرم‌های دکوراتیو، تلاش می‌کند تا دفورماسیون ایجاد شده در ساختار تصویر را به ضرباهنگ و بیانی مسجع برساند؛ سجعی که در ادامه و به ناگزیر، نوعی رهیافت فن‌شناختی ویژه را پیش روی مخاطب می‌گذارد.

آغداشلو در اثر حاضر به دنبال به چالش کشیدن زیبایی است و ارزش هنر او به توانایی تکان‌دهندگی آن است. او می‌خواهد بیننده را متوجه مخمصه‌ای تاریخی سازد و تغییر بی‌وقفه‌ای را به خاطر آورد که تنها عنصر ثابت در طبیعت انسانی است. تشابه بین این دو لته، با ساختمان کمپوزیسیونی تکرارشونده وقتی به یک‌باره دیده می‌شوند درهم پیوند خورده و یکی می‌شوند. کردار هنرمند در این تابلو بازتاب و ترسیم سیمایی از خویشتن نقاش است؛ به همین خاطر است که تکچهر‌ه‌های آغداشلو، همواره خویشتنی تاریخی دارند و انسان به عنوان مضمون اصلی در آثارش در گستره و چشم‌اندازی معنادار توضیح داده می‌شوند.

مانند بیشتر آثار این دوره‌اش، در این اثر هم فهم تاریخی بهره‌مند از زبان کنایه‌دار قابل درک است. نقاش آگاهانه و با بیانی چالاک و منضبط، عمداً با حذف صورت‌ها، فردیت هویت اصلی را از او می‌گیرد، تا آرامش بی‌طرفانه‌ای به او بدهد؛ خلاقیتی هنرمندانه که از راه بازسازی یک نقاشی رنسانسی (با برداشتی آزاد از اثر دومنیک گیرلاندیو[1]) تلاش می‌کند تا انسان‌محوری جهان رنسانسی را با ماهیت تجربه مدرن در بستر تاریخ درک کند و ماحصل آن تصمیم جسورانه هنرمند معاصر است که این زیبایی کلاسیک را از آن خود می‌سازد؛ تقابلی میان تابستان و زمستان، در پیوست با استعاره‌ای از زیبایی ایستاده بر کرانه تاریخ.

در اثر حاضر، اشاره نقاش به جاودانگی است که در امری گذرا خود را باز می‌تاباند. آغداشلو سعی دارد تا ضرورتی نوستالژیک را با ارزش یافتن فقدان به مخاطب یادآور شود. ترکیب قبول پیش‌فرض‌های بازنمایانه در هر دو لته، با تأکیدی بر سطوح دوبعدی نقاشی، معمایی از جنس پرسش‌های رنه ماگریت است. گویی مرگ دوباره بازگشته و پسزمینه تابلو به دلیل بریدگی از هرگونه اشارات ارجاع‌مند مکانی از زمان تهی شده است.

این مضمون در اثر حاضر، صورتی کاملاً رمزگونه به‌خود گرفته و پیوندی میان وجوه متضاد با جنبه‌های زیباشناختی مستتر در نقاشی‌های‌ دوره رنسانس برقرار می‌کند. نگاه انتقادی خالق اثر در یکی از بران‌ترین لبه‌های خویش قرار دارد؛ نمایش نیستی به حدی جسمانیت یافته که در غیاب انسان معاصر هر چیزی انسان است. یادآوری چیزی که در عین آشکاری، پنهان است و همین، خود برای طرح معمایی بی‌پایان کافی است.

 

[1]. Domenico Ghirlandaio