این اثر به خوبی مبین شاخصههای آشنای یکی از مهمترین دورههای کاری بهجت صدر است. دورهای که هنرمند، شیوه ترکیب مواد روی ورق آلومینیوم را براي خلق تركيبي انتزاعي با استفاده از خطوطي ضخيم در رنگ سياه تجربه میکند. هیچ هنرمند مدرنیستی در ایران به اندازه بهجت صدر، از قابلیتهای نامتعارف و تأثیرگذار رنگ سیاه استفاده نکرده است.
از همان ابتدا عنصر غالب در نقاشیهاي انتزاعی بهجت صدر خطوطی ضخیم و سیاه بود که بعدها به مشخصه بارز کار وی تبدیل شد. این خطوط در همه دورههای متنوعی که در حیات هنری وی یکی پس از دیگری ظاهر شدند، بنیاد کارش بوده و تقریباً همیشه جلوهای صریح، اندوهناک و حاوی خشونت داشته است. ریشه این خطوط گستاخ و پرانرژی، حتی پیش از کارهای آبستره، در نقاشیهای اکسپرسیونیستی دهه 1330 هنرمند قابل جستوجوست.
نقاش در این مجموعه، بر خلاف رفتار نقاشانه رایج که بر اساس عمل رنگگذاری شکل میگیرد، با برداشتن قشای رنگی از سطح آلومینیوم، به فرمهایی انتزاعی، رقصان، مواج و گاه موسیقایی دست پیدا میکند. این شیوه کار، علاوه بر تازگی در مدرنیسم ایرانی، نوعی ابداع در تجربه رفتارگرای نقاش ایرانی را نیز به تاریخ هنر ما میافزاید. او در لابهلای سیاهی، جهانی نامرئی را جستوجو میکند که زمانی از تیرگی و زمانی از روشناییِ حاصل از برداشتن رنگ، ساخته میشود. چیزی شبیه به نگاه شاعر یا نویسندهای که نه از محتواي سطرهای نوشته شده، بلکه از فاصله خالي میان سطرها، معنایی پنهان را بیرون میکشد؛ یعنی جایی که بیرنگی یا فضایی مستور، بیش از متن، خوانده و دیده میشود.
بهجت صدر علاوه بر تأثیرگذاری بر جریان هنر نوگرای ایران، جایگاه قابل توجهی در آموزش و تربیت نسلی از هنرمندان ایرانی دارد؛ به طوری که تا پایان دهه 1350 در دانشکده هنرهای زیبا به تدریس مشغول بود. دریافت جایزه بزرگ بینال تهران (1341)، دریافت جایزه سازمان یونسکو برای شرکت در نمایشگاه مبارزه با بیسوادی (1346) و شرکت در بینال ونیز در سال 1962، تنها بخشی از افتخارات این هنرمند به شمار میآیند.