برآورد قیمت : 5 - 4 میلیارد تومان
رقم برنده مزایده: 4,000,000,000 تومان
رقم نهایی فروش: 4,400,000,000 تومان
محمدقاسم شاگرد مهم رضا عباسی و نقاش بزرگ مکتب اصفهان بود. آثار تاریخدار شناساییشده از محمدقاسم نشان میدهد که او بیش از نیم قرن فعال بوده است. یکی از زیباترین نقاشیهای او پرتره شاهعباس است که نشان میدهد او با دربار صفویه نیز مرتبط بود. این نقاشی اکنون در موزه لوور پاریس نگهداری میشود. علاوه بر این، نقاشیهایی نیز برای سایر حاکمان صفویه مانند قرچغایخان – حاکم هنردوست مشهد – کشیده است. مشهورترین و مهمترین آنها چهلودو نگاره از شاهنامه ویندزور است که به نام محل نگهداری آن یعنی قصر سلطنتی ویندزور لندن نامگذاری شده است. این نسخه را کامرانشاه – حاکم هرات – در سال ۱۸۴۱ به ملکه ویکتوریا هدیه داده بود و اکنون نیز جزو مجموعه سلطنتی بریتانیاست. به احتمال زیاد بعضی از نقاشیهای کاخ چهلستون اصفهان نیز اثر اوست. آثار برجایمانده از محمدقاسم تمام ژانرهای رایج تصویرسازی دوره صفویه را شامل میشود[1].
یکی از رایجترین مضامین نقاشیهای محمدقاسم، تصویر مرد یا زنی ایستاده است. فیگور زن جوان ایستاده با استفاده از تکنیک قلمگیری خلق شده است. استفاده حداقلی از رنگ در لباسهای زن سبب شده تا رنگهای طلا و لاجورد دستار، لبه لباس، شال کمر و دکمههای او به خوبی جلوهگری کند. در نگاه اول شال طلایی و سرخ بستهشده بر کمر زن در وسط تصویر به چشم میآید. در دوره صفویه ایرانیان معمولاً بر کمر خود شال میبستند و جنس شال معرف مقام اجتماعی افراد بود. نجبا و اعیان و ثروتمندان همچون زن تصویر حاضر معمولاً شال کشمیر بر کمر میبستند که گرانبها بود.
نقاش با خمیدگی زن به سمت راست و بازی ظریف او با پارچه نازک در دستش، حرکت پیکر را به خوبی به تصویر کشیده است. اساسیترین ویژگی مکتب اصفهان علاقه هنرمند به نشاندادن حرکت پیکرهها بود که از نظر زیباییشناختی اسلیمیهای مواج و پیچ و خمدار را با کل عناصر نقاشی پیوند میزند.
پسزمینه نقاشی به شیوه تشعیر با کشیدن نقوش گل و بوته و صخره و آسمان ابری کار شده است. دو لچک تذهیبشده با زمینه طلا و گلهای رنگی به شکل قرینه در قسمت بالای اثر اجرا شده است. قطعهبندی نقاشی نیز با کاغذ انگ و ابر و باد در اطراف اثر و حاشیهای با زمینه سورمهای با نقوش ختایی به شیوه حلکاری طلا انجام شده است. امضای نقاش به صورت «رقم محمدقاسم» در پایین سمت چپ نقاشی دیده میشود.
اگرچه محمدقاسم پیرو مکتب اصفهان است، ولی در صورتسازی و نوع ساختوساز، مخصوصاً طبیعتسازی شیوه خاص خود را داشت و شکل ابرها و صخرهسازیها و گل و بوتههای تشعیری در این اثر میتواند شیوه متفاوت او را به خوبی نشان دهد. او در سایهپردازی شیوه مخصوصی داشت و آنها را از قلم ریز تا ضربههای قلم درشت پرداز میکرد و به این ترتیب آثار خود را متمایز میساخت. خطوط قدرتمند و لطیف با استحکام زیاد، صورتهای بسیار زیبا و اجرای ظریف، این اثر را به یکی از آثار عالی محمدقاسم تبدیل کرده است.