امضاء: «سعید شهلاپور بهار 95» (روی بدنه)
چوب
32×140×220 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1395
-نمونه مشابهی از این اثر در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری می شود.
برآورد قیمت : 1500 - 1000 میلیون ریال
رقم نهایی فروش: 100,000,000 تومان
امضاء: «سعید شهلاپور بهار 95» (روی بدنه)
چوب
32×140×220 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1395
-نمونه مشابهی از این اثر در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری می شود.
مجسمههای سعید شهلاپور بازتاب گرایشات سیاسی و اجتماعی هنرمند هستند که به مدد جادوی هنر تجسد مییابند. مواجهه با واقعیت امور در جهان روزانه به فرمهایی تجریدی و ناب بدل میشوند که طبیعت را همچون یک برابرنهاد به مبارزه میطلبد.
مجسمهای سترگ و چوبی در پیشروی مخاطب قد علم کرده که سرشار از بافتها و فرمهای تجریدی است. گوشههای تیز و بافتهای خشن که بر پیکر چوب خراشیده شدهاند بیانگر حال رنجور آدمی در دنیای امروز است. نوع پرداخت خشن مجسمه سبب شده هر نوع پرداخت تجملی از اثر زدوده شده و مجسمه امکان آن را بیاید تا رنج و تلخی زندگی امروزی بشری را بازتاب دهد.
در عالم پر تنش امروز، روح به سان چوب، زخم میخورد، میپوسد و در اضمحلالی مستمر، دگردیسی مییابد. بدینسان مجسمههای شهلاپور دارای بُعدی اکسپرسیونیستی هستند که به دلیل سادگی در فرم به انتزاع نزدیک شدهاند. نگاه هنرمند به سوژه، قاطع و موجز است و در ترکیبهای چندلایه فرم، فضا را به چالش میکشد و پتانسیلی از امکان حرکت، انفجار و گسست را نمایان میسازد. بدینسان میتوان سایش و فشار، اضمحلال و فرسودگی با نگاهی کمینهگرا و قاطع را وجه مشترک آثار شهلاپور دانست.
هرچند کلیت این اثر به دلیل گریز از فرمهای فیگوراتیو یادآور مجسمههای مدرنیستی هنرمندانی چون برانکوزی است، اما فاقد هرگونه پرداخت دقیق فرمالیستی است. بر خلاف هنر مدرن که تلاش دارد با حذف هرگونه معنا فرم را تنها به مثابه فرم به نمایش درآورد، مجسمههایی از این دست به دلیل اشکال زاویهدار با گوشههای تیز و پوسیدگیهای تعمدی، مفاهیمی چون ترس، اضمحلال، رنج و هراس را در ذهن تداعی میکنند. علاوه بر آن شهلاپور از جمله مجسمهسازانی است که همواره از حوادث سیاسی و اجتماعی روزگار خود تأثیرگرفته و با نبوغی ستودنی این تأثیرات را به زبانی هنری ترجمه کرده است.
در اثر حاضر یازده ستون از چوبهای عمودی در میان دو دیوار چوبی صاف و ساده کلیت اثر را شکل میدهد که در یک روند رو به رشد از پایین به بالا اشکال متنوعی از فرورفتگیها و برجستگیها را بر پیکر خود نمایان میسازند. آنچه در این میان قابل تأمل است ایستایی نمادین و قوام پیکرههای عمودی است که بر خلاف روند فرسایشی وارد شده بر آنها با تمام خراشها و کندهکاریها هنوز با صلابتی ستودنی ایستاده باقی ماندهاند و از این منظر میتوانند به مثابه تمثالی از پیکر بشر عصر معاصر باشند که با وجود تمام حوادث تلخ و سخت دوران همچنان در تلاش برای حفظ هویت انسانی خود است.