Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Search in posts
Filter by Categories
آذر 1402
بهمن 1402
تصویری
تیر 1396
تیر 1397
تیر 1398
تیر 1401
تیر 1402
خبر و رسانه
دی 1395
دی 1396
دی 1397
دی 1398
دی 1399
دی 1400
هنر مدرن و معاصر ایران - تیر 1402

100   محمد احصایی (متولد 1318)

فهرست آثار

اطلاعات اثر

عنوان اثر : عشق و محبت

امضاء: «92محمد احصایی 13 Mohammad Ehsaei 2012-13» (پشت هر لت)
اکریلیک فلورسنت و ورق آلومینیوم روی بوم
شش‌لته‌ای، هر لت 100×100، در مجموع 300×200 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1392

برآورد قیمت

70000 - 60000 میلیون ریال

قیمت فروش

قیمت فروش : 70,000,000,000 ریال

درباره اثر

هنر محمد احصایی آوردگاه حضور خوشنویسی بر بستر نقاشی است. در هنرآفرینی او انتخاب موضوعات انتزاعی همسو با ماهیت خط، به عنوان یک نشانه قراردادی تلقی می‌شود که به واسطه استفاده از رنگ، بافت و تکنیک‌های رایج در نقاشی، زمینه‌ای از هنر را می‌آفریند که در بستر هنر معاصر ایران به نقاشیخط معروف شده است. در این شیوه نوین از نقاشی و خوشنویسی، کلمات، آیات شریفه قرآن و اشعار شعرای شیرین‌سخن فارسی ماهیتی فرافُرمی می‌یابند و مرز میان شکل نگارش حروف و معنی کلمات به چالش کشیده می‌شوند. احصایی با الهام از بن‌مایه‌های هنر سنتی و هندسه اسلامی، حروف را پر پیچ و تاب و درهم‌تنیده کرده و ترکیب‌بندی جدیدی ایجاد می‌کند که در عین آن‌که به لحاظ ساختاری آزاد هستند، بر قواعد خوشنویسی اسلامی چون خط نستعلیق و ثلث وفادار می‌مانند. بدین ترتیب می‌توان اذعان کرد احصایی رویکردی جدید در هنر خوشنویسی ایرانی ایجاد کرده و به همراه دیگر هنرمندان این شیوه، خط را از بستر کتابت رهانیده و در عرصه تابلوهای سترگ نقاشی مجدد متولد کرده است و بدین طریق به آن هویتی نوین بخشیده است.

برای درک آثار او باید از دو زاویه مختلف به اثر نگریست؛ نخست تحلیل هندسی و انتزاعی اثر و در گام دوم محتوایی که در پسِ آن به واسطه همنشینی حروف و ایجاد کلمات، به اثر معنا بخشیده و مفهومی ذهنی را به میانه می‌کشد. ذهن مخاطب در تلاش برای ادراک بُعد زیباشناسانه فرمی، در کنار درک مفهوم کلمات، به ارتباط میان فرم و محتوا ره می‌برد. بدین ترتیب آثارخوشنویسانه احصایی در عین آن‌که هنری ذهن‌گراست پا به عرصه بیانگری نیز می‌گذارد و عین و ذهن را در کنار هم نشانده و به واسطه بار عاطفی کلمات، رویکردی را در اثر ایجاد می‌کند که در ادبیات و فرهنگ شرقی نام‌آشناست و همواره پایه مهمی از هنر را به خود اختصاص می‌دهد؛ رویکردی که در آن جایی برای نگرش‌هایی چون هنر برای هنر وجود ندارد و همواره اثر هنری به عنوان بستری در انتقال پیام، آن هم پیامی با بن‌مایه عاطفی-اخلاقی است که معنا می‌یابد. تلاش برای خوانش حروف و پیدا کردن واژه‌ای بامعنا، کلمه را که به اقتضای طبیعتش ذهنی است وارد کشف و شهودی استعلایی می‌کند و بدین ترتیب میان مضمون، موضع و ادراک‌کننده (مخاطب) پلی دیالکتیکی ایجاد کرده و بسته به فهم بیننده از موضوع و محتوای کلمات، روایات مختلفی از معنا را در ذهن او زنده می‌کند.

اثر پیش‌رو از دو کلمه «محبت» و «عشق» در شش لته جداگانه تشکیل شده که هرکدام سه بار و در سه رنگ مختلف نقاشی شده‌اند. هنرمند در نگارش این دو کلمه از روش چلیپانگاری استفاده کرده و هر کلمه را به صورت قرینه‌ای در چهار جهت تکرار کرده است. به عبارت دیگر هر لت، از چهار بار نگارش کلمه عشق یا محبت تشکیل شده است. این شیوه نگارش چلیپایی علاوه بر ایجاد ریتمی خوشایند در نگارش کلمه، موجب ایجاد نوعی قرینگی در هر لت شده که از اصل «قرینه در بی‌قرینگی» هنر ایرانی-اسلامی تبعیت می‌کند. هنرمند در نگارش حروف نیز از نگارش ساده کلمه پیروی نکرده بلکه در کلمه محبت، آن را به دو واحد «مح» و «بت» تقسیم کرده و از قوس حرف «ح» برای هرچه زیباتر نوشتن کلمه و همچنین خارج کردن واژه از حالت خط‌نویسی افقی استفاده برده و امکان پیچش استادانه‌ای را در کلمه و تکرار آن به‌وجود آورده است. در نگارش کلمه عشق نیز کلمه به «ع» و «شق» تقسیم شده و از قوس حروف «ع» و «ق» به شیوه‌ای هنرمندانه بهره گرفته شده است.

به لحاظ فرمی هر دو کلمه دارای بیانگری معنایی نیز هستند؛ بدین صورت که کلمه محبت در فشردگی حروف «مح»، حسی از در آغوش گرفتن و یکی شدن را القاء می‌کند که در عین حال روایتی نوین از حس وحدت به عنوان یک اصل مهم در هنر ایرانی-اسلامی نیز است. در کلمه عشق نیز دو انتهای حروف ع و ق مانند دو بازو در هم فرو رفته و کلمات را به هم پیوند می‌دهند. نکته قابل توجه دیگر آن است که هنرمند کلمه محبت را به دو صورت مختلف نگارش کرده و سپس هرکدام را دو بار تکرار کرده است. در عشق نیز همین اتفاق افتاده است. هرچند در نگاه نخست، هر لت از تکرار چهارباره یک کلمه ایجاد شده، اما در همین تکرار نیز از دو نوع مختلف نگارش در خط زیبای نستعلیق بهره گرفته شده تا تابلو از تکرار ساده خارج شود. همچنین این عدم تبعیت از تکرار را می‌توان در نقطه‌گذاری حروف ب و ت در کلمه محبت و حروف ش و ق در واژه عشق نیز مشاهده کرد. رنگ قرمز و سبز به عنوان دو رنگی که بر اساس نظریه رنگ‌شناسی ایتن دارای بسامد یکسان هستند به اثر تعادلی کامل می‌بخشد. این تعادل به واسطه رنگ زرد فلورسنت بر زمینه آلومینیومی تعدیلی دوباره یافته و در عین حال بر وجه گرافیکی و مدرن اثر تأکید می‌کند. همچنین می‌توان تکرار این لته‌های ششگانه را که با رنگ‌های درخشان فلورسنتی کار شده‌اند، یادآور نوعی گویش پاپ‌آرت ایرانی دانست که به واسطه عمل تکرار، دارای وجهی مفهومی نیز هستند.