امضا: «EMAD 85» (روی اثر)
چوب و استیل
110×50×60 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1385
تکنسخه
- اثر حاضر در کتاب «مجسمههای محمدحسین عماد» (ص 43)، نشر بنگاه (1388) به چاپ رسیده است.
برآورد قیمت : 1/5 - 1 میلیارد تومان
رقم برنده مزایده: 1,000,000,000 تومان
رقم نهایی فروش: 1,100,000,000 تومان
امضا: «EMAD 85» (روی اثر)
چوب و استیل
110×50×60 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1385
تکنسخه
- اثر حاضر در کتاب «مجسمههای محمدحسین عماد» (ص 43)، نشر بنگاه (1388) به چاپ رسیده است.
رویکردهای مینیمالیستی و کمینهگرا در احجام محمدحسین عماد هرچند وامدار هنر معاصر است، اما همزمان با نگاه کلگرایانه شرقی نیز پیوند دارد. عدم پرگویی در ساخت فرمهای حجمی، باعث بیانی تمثیلگرا میشود که این آثار را با بنیادیترین اندیشههای برآمده از هستیشناسی مردمان کهن شرقی پیوند میدهد.
در اثر پیش رو هنرمند از دو متریال مختلف برای ساخت مجسمه خود استفاده کرده است؛ نخست یک حجم چرخمانند چوبی با نقشهایی که طبیعت در طول سالها به واسطه رشد درخت بر آن انداخته و دیگری باریکههایی فلزی که ماحصل پیشرفتهای تکنولوژیک انسان معاصر است. هنرمند با اتصال این دو جنس مختلف، گویی امکان گفتوگویی را میان آنچه طبیعت نقش زده و آنچه انسان از طبیعت وام گرفته فراهم میآورد.
دوک چوبی یادآور فرم چرخ است که به واسطه وجود باریکهای فلزی امکان حرکت مییابد. گویی انسان به عنوان خداوندگار عالم مدرن، طبیعت را ریلگذاری میکند و چرخهای آفرینش، رشد، تعالی و زیستن را در جهتی که خود مراد میکند به حرکت میاندازد. در این میان تفکر در خصوص معنای زیستن و وجود، برای انسانی که به قدرت تکنولوژی مجهز شده واجب است. این جهتدهی که به واسطه دو ریل فلزی نمادپردازی شده، میتواند موجبات تعالی زندگی را فراهم آورد و یا تخریبگرایانه بر طبیعت یورش ببرد.
چرخ نماد آغاز تمدن بشر است؛ سمبلی که امروزه همچنان در چرخدندهها و انواع پیچیده ماشینهای پیشرفته تداوم یافته و موجبات تحول زندگی و نوع زیست آدمی را فراهم کرده است. حضور چرخ در زیست آدمی نشانهای از تحول است؛ چیزی که سبک زندگی او را از حیوان متفاوت کرده است. در عین حال همین چرخ در بنیانهای کهنالگویی با گردونه هستی، چرخ سرنوشت، گردونه مهر، چرخ خورشید، گردونه شانس، گذر ایام، برکت، خوشبختی، زایش زن و مرد، ماه و باروری در ارتباط است. فلز آهنین نیز در بیان تمثیلگرا و کهنالگوهای نخستین، نمادی از برتری، جنگاوری، چیرگی و توانایی است.
محمدحسین عماد توانسته با تلفیق هنرمندانه فرم و جنس، معنای تازهای را در جهان تمثیلگرای هنری خود تجسم بخشد که نیازمند تعمق و فرورفتن در لایههای اثر است؛ تعمقی که اثر هنری را از رویکردهای فرمگرایانه رها کرده و به آهستگی به عالمی مفهومگرا سوق میدهد. این حرکت چرخوار میان آنچه کهنه و طبیعی است و آنچه دستساخته و مدرن است، به واسطه تأملاتی درونی عمق مییابد و موجبات لذت زیباییشناسانه را فراهم میآورد.