برآورد قیمت : 3 - 2 میلیارد تومان
رقم برنده مزایده: 2,000,000,000 تومان
رقم نهایی فروش: 2,200,000,000 تومان
غلامحسین نامی از شاخصترین هنرمندان جریان هنر نوگرای ایران به شمار میرود. طی چند دهه فعالیت بیوقفه، تجربهگرایی وی خارج از چارچوبهای مرسوم در هنر سنتی ایران منجر به خلق مجموعه آثاری شده که در عین برخورداری از تنوع تکنیکی، همگی کمینهگرا هستند. نامی در آفرینش اثر هنری، طبیعت را مهمترین منبع الهام خود میداند، اما شیوه مواجههاش با طبیعت در نقاشی هرگز ناتورالیستی نبوده، چرا که به عقیده وی «نمایش طبیعت به همان صورت که هست نه تنها نشانه قدرت هنری نیست، بلکه بیانگر ضعف و ناتوانی ذهنی نقاش در برداشت هنرمندانه از طبیعت است»[1]. به همین دلیل وی با نگاهی متفاوت به نور، حجم و فضا مینگرد و در تمامی آثارش به دنبال متبلور ساختن معنایی جدید با بیان هنری منحصر بهفرد خویش است.
مجموعه کالیگرافیهای انتزاعی و مجموعه کهکشان که طی سالها و تقریباً همزمان با یکدیگر خلق شدهاند، دربرگیرنده مهمترین آثار وی هستند. اثر حاضر نیز به همین مجموعه تعلق دارد و از آثار متأخر هنرمند به شمار میرود. نامی در این نقاشیها به سراغ بهرهبرداری از خوشنویسی ایرانی رفته و از دو عنصر بسیار با ارزش آن، یعنی ریتم و حرکت با رویکردی نقاشانه اقتباس کرده و در آثارش به نمایش گذاشته است. این آثار ترکیبهای انتزاعی هستند که در نگاه اول به اکسپرسیونیسم انتزاعی شباهت دارند، اما شاکله اصلی آنها ضربهقلمهای کوتاه و صریحی است که تداعیگر حروف فارسی بوده و با ریتم مشخصی تکرار شده و سطح بوم را پوشش میدهند.
چنانکه در نقاشی پیشرو دیده میشود، نامی فضایی بیانتها از خطوط و رنگهای درهمتنیده را در ترکیبی منتشر بر سطح بوم پدید آورده که آن را به یک جریان خاص هنر ایران مرتبط میسازد. در اینجا اثری از هیجانات کنترلنشده اکسپرسیونیسم انتزاعی دیده نمیشود، بلکه به واسطه تقلید فرم حروف فارسی بافتی درهمتنیده از یک شور و هیجان کنترلشده به نمایش درآمده که بیانگر استمرار و آگاهی از مبانی فرم و هنرهای تجسمی است. استفاده آگاهانه از پالت رنگی متنوع، اما همریشه، از تونالیتههای قرمز، آبی و بنفش در تابلو به شکل گرفتن ترکیبی مواج بر بستر بوم منجر شده که بافت اثر را از یکنواختی خارج کرده و بر پویایی آن افزوده است. ترکیب حاضر در عین حال که به تصاویر ماکرو از بافتهای مولکولی شباهت دارد، از هرگونه اشاره فرمی به طبیعت طفره رفته و به انتزاع خالص میل میکند. به بیان خود هنرمند، «همیشه نمیتوان هر نوع احساس و تأثر ذهنی را به صورت یک قالب از پیشآماده با فرمهای تجریدی بیان کرد»[2]. استفاده غلامحسین نامی از فرم حروف نیز به دور از هرگونه خوانایی و تداعی کلمات آشناست و به همین دلیل اثر بیش از آنکه نقاشیخط محسوب شود به نقاشی صرف تمایل دارد.
[1] . گفتوگوی مرتضی ممیز با غلامحسین نامی؛ غلامحسین نامی: برگزیده آثار ۱۳۷۳-۱۳۴۰، نشر هنر ایران، ۱۳۷۵.
[2] . همانجا.