برآورد قیمت : 4 - 3 میلیارد تومان
ناصر عصار در خانوادهای قریب با شعر و فلسفه تولد یافت. نقاشی را نزد علیمحمد حیدریان و در دانشکده هنرهای زیبای تهران آموخت. سپس به اروپا رفت و نمایشهایی برگزار کرد. در دهه هفتاد میلادی، آشنایی او با هانری کربن، ایرانشناس فرانسوی و دوستیهایش با سهراب سپهری تأثیری عمیق بر زیست و آثار عصار همراه داشت. طبیعت و گرایش به هنرهای شرق دور از ویژگیهای آثار اوست. حضور درختهای انتزاعی در دورههای ابتدایی، سپس الهام از خوشنویسیهای شرق دور در فضاهایی مینیمال و رنگگذاریهای ساکن، اتمسفر آثارش را آرامش، سکون و وهم میبخشند. توجه به هنر شرق دور و غرب اما نزد او، چنان شخصی و ایرانی حضور و ظهور مییابد که فضای دقیق استقلال را تبادل میسازد. در آثار ناصر عصار، سه ضلع شرق دور، غرب و ایران، جغرافیایی غریب را تصویر میسازند که روح ایرانی در آن جریان دارد. ناصر عصار در خلق مناظر، با بهره جستن از طیفهای رنگی و ایجاد عمق و ژرفنماییهای استادانه، همچنین توجه به تکنیکهای ویژه هنر شرق دور به فضاهایی مینیمال در فرم، اما سرشار از محتوای شاعرانه دست مییابد.
ناصر عصار از رنگروغن به مثابه مرکب بهره میبرد و با ایجاد تاشهای سریع، نور را سایه میخواهد و برعکس. رفتارش در نقاشی به نوعی مراقبه و ذن میماند که تصویری از برآیند فلسفه شرق دور به دست میدهد. مناظر ناصر عصار، به صورت کامل بازنمایی و بازسازی نمیشوند و نامتناهیاند. در هالهای شاعرانه تماشا میشوند و در لایههای زیرتر در نگاه مخاطب ادامه مییابند.
از این رو، اثر حاضر در ابتدا تصویری ساده و مواج از منظرهای مهآلود در شرق دور را نمایندگی میکند، اما یک فضای بیانتها و یوتوپیایی است که با رقص طیفهای آبی – رنگ مورد علاقه ناصر عصار – توأم است و در دوردست خاک و آسمان را پیوند میدهد.