امضاء: «منیر شاهرودی فرمانفرماییان 1387 تهران» (پشت اثر)
آیینهکاری و نقاشی پشت شیشه و پلیاستر روی چوب
6×71×77 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1387
برآورد قیمت : 100000 - 90000 میلیون ریال
رقم نهایی فروش: 9,800,000,000 تومان
امضاء: «منیر شاهرودی فرمانفرماییان 1387 تهران» (پشت اثر)
آیینهکاری و نقاشی پشت شیشه و پلیاستر روی چوب
6×71×77 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1387
در میان نسل اول هنرمندان نوسنتگرای ایران که در پی کشف زبانی نو در عرصه هنر انتزاعی بودند، ایده بازگشت و برداشتهایی از نقوش هنرهای سنتی و قدیمه، تزیینات معماری و اشکال هندسه اسلامی منبعی الهامبخش بود. منیر فرمانفرماییان یکی از معدود هنرمندانی بود که با درکی درست از اشکال منظم و ریتمیک هنرهای صناعی و با ایجاد سبکی کاملاً اختصاصی از پیوند آیینه و هندسه با رویکردی انتزاعی، جریانی مهم در هنر مدرن ایران و خاورمیانه را بنیان نهاد. ویژگی اصلی کار او شناخت عمیقش از میراث هنری والا و در عین حال توانایی در ترجمه بصری آن برای روزگار معاصر با مؤلفههای مدرنیستی بود.
در اثر حاضر منیر فرمانفرماییان، در پی خوانشی نو از معنای هنر در بستری معمارانه با تکیه بر مفهوم «سنت»، هویتی تازه و جلوهای معاصر به وجود آورده است. کاربست این اثر همانقدر که مبتنی بر گفتمانی مدرنیستی و نگاهی کمینهگراست، میتواند در امتداد جریانهای پستمدرنی چون هنر مفهومی نیز قابل تحلیل باشد، اما منیر هیچگاه به یک مانیفست یا پایگاه سبکشناختی مشخص پایبند نبود. آنچه مخاطب را در مواجهه با این اثر به درنگ وامیدارد، سادگی بیان هنرمند و بازیهایش با انعکاس نور و رنگ است که شاهدی برگرایش او به قلمرو پاپآرت در کالبدی دکوراتیو نیز است.
طراحی هندسهگرای منیر، مبتنی بر حافظه تصویریاش از بازدید تزیینات آیینهکاری و آجرکاری بناهای دوران کودکیاش شکل گرفته است. او بهطرز شگفتانگیزی در این اثر دو فرم اصلی مربع و دو مثلث را در مرکز ساختمان دایرهای ناپیدا (مبنا) قرار داده است و اصول هندسه ایرانی را در تناسبی نوین با بیانی مدرن پیوند زده است. اثر او با کالبدشکافی و بازخوانی هنر آیینهکاری قدیم، ویژگیهای عددی و تقسیمات هندسه ایرانی را در بستر طراحی هنر مدرن اسلامی و معانی نمادین عرفانی به گزارهای نو و اثری متعالی مبدل ساخته است.
در هنر منیر فرمانفرماییان، دو رکن اصلی یعنی استفاده از انواع «گرههای هندسی» و «ماده آیینه و شیشههای رنگی» اساس کار را شکل میدهند. او در اینجا هوشمندانه آیینهکاری را از تزیینات وابسته به معماری بناهای قاجاری به عاریت گرفته و با گرهچینی و کاربندیهای موجود در معماری سنتی ایران تلفیق و بنمایه هنرش قرار داده است. فرایند آفرینندگی در اینجا مبتنی بر محاسبات دقیق ریاضی و الگوهای هندسی سامان یافته اما ماحصل این تلاش هنرمندانه رسیدن به نوعی فرمالیسم هندسی است که با هدف افزودن بعد سوم به فضای تخت آیینهکاری، چیدمانی چندلایه و مجسمهمانند را پیش روی بیننده به نمایش میگذارد.
روششناسی منیر در این اثر مفاهیم محوری مینیمالیسم را فرامیخواند که در بدنهای سهبعدی تجلی یافته و یک پیوند ساختاری منسجم و تبدیلپذیر را در دو محور عمودی و افقی به نمایش میگذارد. کار او انتزاع را با ریشههای سنتی و اصیل آیینهکاری و هندسه کهن پیوند میزند تا تجربه ادراکی متعالی را در ذهن بیننده ایجاد کند اما مسئله انعکاس و بازتاب تصویر مخاطب در آیینه و شیشههای رنگی، وجهی تعاملی به کار او میبخشد. خود در اینباره میگوید: «با بازتابها و انعکاس رنگ و نور، شما هم بخشی از این اثر هنری هستید. ظاهر و چهره خودتان، لباس خودتان – اگر حرکت کنید، بخشی از هنر است. شما پیوند هستید: این ترکیبی از انسان و بازتاب و اثر هنری است».