امضاء: «S.Tabrizi » (پایین راست)
اکریلیک روی بوم
122×168 سانتیمتر
تاریخ اثر: دهه 1390
برآورد قیمت : 20000 - 15000 میلیون ریال
رقم نهایی فروش: 1,700,000,000 تومان
امضاء: «S.Tabrizi » (پایین راست)
اکریلیک روی بوم
122×168 سانتیمتر
تاریخ اثر: دهه 1390
صادق تبریزی، از چهرههای شاخص جنبش سقاخانه بود که پیش از همنسلانش به اهمیت روایتهای تصویری عامیانه و مذهبی ایرانی پی برد، اما دستاورد اصلی او شناخت دقیق و استفاده کارآمد از نشانهها و نمادهای موجود در هنرهای صناعی و خوشنویسی ایرانی و تبدیل آن به اثری انتزاعی و مدرن بود که در زبان تصویری منحصربهفردی در آثار نقاشیخط به منصه ظهور رسید.
او در دهههای چهل و پنجاه شمسی، همزمان با حسینزندهرودی و فرامرز پیلارام، خط فارسی را با گرایش به خطوط تفننی عهد قاجار، فرمهای دوردار خط شکستهنستعلیق و کوفی پیرآموز و شیوهای از خطنگاری آزاد و رها بدون توجه به معنای کلمات و حروف، در قالب ترکیببندیهایی تازه به ساحت کالیگرافی مدرن نزدیک کرد. او جزو نخستین هنرمندانی بود که معیارهای زیباشناختی هنر نقاشیخط را ارتقا بخشید.
تلاشهای او در دهههای بعد عاملی سازنده در شکلگیری تحولات بصری در کار نقاشی با خط شد که نسبت به آثار دهه پنجاه او کیفیتی چشمگیرتر با بیانی نوین داشت. مجموعه آثار او با عنوان «ریتم خط» که اثر حاضر نیز متعلق به همان گروه است، یکی از مهمترین دستاوردهای نقاشانه تبریزی در استفاده از عنصر خط به مثابه موتیفی تزیینی در عرصه نقاشی معاصر ایران و خاورمیانه است. او در این ژانر خاص از آثار نقاشیخط به بیان و تصویر کردن احساساتش در نظامی نشانهای و پر رمز و راز پرداخته است.
تبریزی در اثر پیشرو با عبور از قواعد مرسوم خوشنویسی، تمام کوشش خود را در بازخوانی ماهیت بصری عناصر نگارشی و جنبههای گوناگون دلالتگری حروف متمرکز کرده تا نوعی خطنگاری نوین مبتنی بر خلاقیت تکوینی را به نمایش بگذارد. مواجهه فرمالیستی هنرمند با فرمهای آشنای خط فارسی که از معنی تهی شدهاند، موقعیتی تازه از همگامی خط و نقش را در کالبد بوم به تصویر میکشد؛ ساختاری انتزاعی و پویا که به واسطه ریتم، حرکت و فرم دوردار حروف در آن، روایتی منسجم از لتریسم مسحورکننده را پیش روی مخاطب میگذارد.
در تابلوی حاضر، مرزی میان خطنگاری و نقاشی وجود ندارد. شیوه چیدمان مواج و متلاطم فرمها در اینجا با تکیه بر یک کنش حسی و با تأکید بر عنصر تکرار، اساس هنر تبریزی را میسازد. بازی با تکرار نشانهها ذات خط و جادوی سادگی آن را در برابر دیدگان بیننده آشکار میسازد. کار هنرمند در اینجا نه «خوش»نویسی که نقطه مقابل نوشتن است. راحتی و روانی نقوش با بهره جستن از فرم حروف همراه بازی تزیینی قلم نقاش با حرکات سریع و بداهه دستش نوعی بیانگری را موجب میشود. او میکوشد تا پیوندی ساختارمند میان نقش حروف و خلق یک نقاشی آبستره برقرار سازد و همینجاست که شگفتی کارش با پشتکردن به تقلیدهای رایج و مرسوم به صورت یک نوع انتزاع تغزلی با همسانسازی معنای تصویر و صورت ظاهری حروف، به شکوفایی میرسد.
تبریزی در این اثر در مرز «ترکیب» ایستاده: ترکیب خط با رنگ، ترکیب فن خوشنویسی سنتی و بداههنگاری مدرن، ترکیب نو و کهنه و در نهایت ترکیب آنچه بومی مینماید با روایتی جهانی و بیمکان، یا به عبارتی دیگر نمایاندن شیوهای جهانی در قالبی بومی. زیباییشناسی نوبنیادی که در جستجوی قالبی جدید برای بیانی ابداعی در نقاشیخط معاصر است و اوست که در فرآیند آفرینش، با یاری جستن از سنتی غنی و دیرپا، خط فارسی را در سبک کاملاً شخصی به عرصههای انتزاع میرساند.