امضاء: «روحبخش 1364» (پایین چپ)
ترکیب مواد روی بوم
100×80 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1364
برآورد قیمت : 900 - 700 میلیون ریال
رقم نهایی فروش: 85,000,000 تومان
امضاء: «روحبخش 1364» (پایین چپ)
ترکیب مواد روی بوم
100×80 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1364
تابلوی حاضر که جعفر روحبخش آن را در سال 1364، با تجارب وسیع و عمیق در شناخت زبان تصویر، رنگ و ماده سازنده آن خلق کرده، نمونهای شاخص از دورهای است که وی به درک کاملی از ترکیببندیهای انتزاعی و بافتهای خاکی در زمینه آثارش دست یافته است. محدودیت رنگی اثر، به درستی در خدمت اهداف نقاشانهایست که هنرمند در طیف گستردهای از آثار خود، سعی در نمایش آن دارد. والورهای مختلف قهوهای در اثر که از سایههای کمرنگ و ترکخورده کرمرنگ شروع میشوند، به موجب شناخت وی از ارزشهای رنگی، به لایههای قطور و تیره منتهی شده و بدین ترتیب رنگهایی چون اُکر، قهوهای آلیزارین، خاکی و طلایی در پلانهای مختلف تصویر هویدا میگردند. این لحظه درست مثل زمانی است که یک باستانشناس، تنها بخشی از یک شیء باستانی را از درون خاک برای نخستین بار نمایان کرده و در عین حال میدانیم که هنوز بخش بیشتری از یک گنج ارزشمند، در خاک نهان است. لحظهای از بودن و نبودن که وضعیت ناپایدار آن هستی و نیستی را توامان پیش میکشد.
جعفر روحبخش یکی از هنرمندان تأثیرپذیرفته از مکتب سقاخانه به شمار میآید. به نظر میرسد که خطوط کمرنگ و شبهنوشتههای ناخوانایی که در حواشی کار دیده میشوند، از جمله تأثیرات این مکتب باشد. با این حال مشخص است که هنرمند، بر خلاف دورههای رنگی خود که قرابت بیشتری به دستاوردهای فرمی و رنگی رویکرد سقاخانه دارند، در این طیف از آثارش نوعی زبان انتزاعی با تأکید بر قشا و لایههای متعدد رنگ را به مخاطب ارائه میکند. در واقع روحبخش حد فاصلی میان دو طبع متفاوت در نقاشی ایران است که پلی میزند میان نقاشی سقاخانه و انتزاع.
رنگ برای جعفر روحبخش در اولویت است، حتی اگر متنوع نباشد. استفاده رنگ در نقاشیهای او مثل کاربرد زبان در شعر است. به مثابه یک رکن اساسی. زبان در شعر به بلاغت میرسد و رنگها زبانی بلیغ در نقاشی مییابند. به گفته خود هنرمند: «نقاشی بدون رنگ مثل شعر بدون کلمه است. نقاشی به اعتقاد من یعنی تجلی رنگ. طرح در نقاشی حکم کلمه را در زبان دارد و رنگ به منزله بار معنایی است که کلمه دارد. شاعر در شعر، کلمه را به اوج معنایش میرساند و نقاش رنگ را به زبان درمیآورد و جایگاه اصلیاش را نشان میدهد. زبان من نقاشی است. این زبان تا آنجا که در قدرت من بوده، در کارهایم شکل گرفته است. زبان نقاشی، زبان رنگ و طرح است. به عبارت دیگر نقاش رنگ را به زبان میآورد و رنگ نقاش را».[1]
روند هنری آثار روحبخش نشان میدهد که دورهای طولانی به ترکیببندیهای انتزاعی رنگی و بافتهای خاکی پرداخته است. شکلهای هندسی کوچک و رنگهای متنوع برگزیده و سپس در واپسین سالهای فعالیت هنری به مضامین سنتی ایرانی، مثل گل و مرغ و رنگپردازیهای درخشان جواهرگونه رو آورده است. شاید تجربه حضور روحبخش نوجوان در کارگاه استاد حسین بهزاد نیز در رویکرد او به سنتگرایی بیتأثیر نباشد. چرا که این سویه کموبیش در تمام دورههای کاری او و بیشتر در نوعی فضای آبستره ایرانی به چشم میخورد. همچنین در اغلب آثارش، مایههایی از عناصر آشنای هنرهای کاربردی و تزئینی ایرانی، مثل گلیم و فرش و دستساختههای بومی دیده میشود و همین تنوع موجب شده که وی علاوه بر نقاشی، تجاربی در ساخت نقشبرجستههای مسی، نقاشی دیواری، گراوورسازی، نقاشی با شیشه رنگی و لیتوگرافی داشته باشد.
در اغلب آثار روحبخش، از جمله این تابلو، طبیعت پنهانی را میتوان به تماشا نشست. در زندگی شخصی نیز زمانی همجواری با طبیعت را تجربه میکند. به گفته وی: «رابطه با طبیعت و زیباییهای جهان آفرینش در کار یک نقاش، مثل جاری شدن آبی است پای گلدان گلی مانده به انتظار تری و تازگی و شکوفایی. نقاش رنگ را از طبیعت وام میگیرد. قواعد را از طبیعت میآموزد و اصلاً طبیعت سزاوارترین معلم نقاش است. مدتها است رو سوی طبیعت نهادهام، اما این گشتوگذار یک سیرو سفر آسوده نیست. من هیچ وقت رو در روی طبیعت، شهامت برخورد با آن را نداشتهام. مدتی رفتهام گشتوگذاری غریب و پنهان در طبیعت داشتهام، بعد آمدهام در اتاقی دربسته، همه آن خاطرات را بر تن بوم ریختهام. شاید به این طریق راحتتر توانستهام جهانی پر از رنگ و نور را به تنگنای بومی کوچک بنشانم.»[2]
گفتنی است که یکی از آثار جعفر روحبخش موفق شده در آوریل سال 2008 در حراج کریستیز دوبی به فروش چشمگیر 133/000 دلار دست یابد.
[1] – روحبخش، جعفر، «این است گویای بیزبان که منم»، فصلنامه هنر، ش ۱۵، بهار ۱۳۶۷ ، ص. ۲۲۷.
[2] – همان.