72 بهمن محصص (1389-1309) سایر آثار
هفتمین حراج تهران حراج تیر 1396
سایر آثار
  • نام هنرمند: بهمن محصص (1389-1309)
نام اثر : عقاب نابینا

امضاء: «B. Mohassess 68» (پایین چپ)
رنگ روغن روی بوم
65 × 100سانتی متر
تاریخ اثر: 1347
این اثر در آوریل 2009 در حراج کریستیز دبی ارایه شده است


برآورد قیمت : 9,000-7,000 میلیون ریال

رقم نهایی فروش: 1,200,000,000 تومان

اطلاعات اثر

نام اثر : عقاب نابینا

امضاء: «B. Mohassess 68» (پایین چپ)
رنگ روغن روی بوم
65 × 100سانتی متر
تاریخ اثر: 1347
این اثر در آوریل 2009 در حراج کریستیز دبی ارایه شده است

درباره اثر

بهمن محصص آشنایی و دلبستگی عمیقی به نیما یوشیج، شاعر نوپرداز ایران داشت. نیما در نامه‌هایی به محصص، او را «نقاش‌باشی» خطاب می‌کرد و محصص آثار بسیاری را متأثر از اشعار نیما پدید آورد. تابلوی «عقاب کور» می‌تواند اشارتی به شعر «عقاب نیل» باشد که نیما در سال 1308 سروده است. نیما در این شعر عقاب کور و پیری را توصیف می‌کند که جوجه‌هایش می‌بایست راه او را ادامه دهد.

در اثر حاضر نیز بهمن محصص، عقاب کوری را به تصویر کشیده که با هیبت تندیس‌وار، مهیب و سهمناک خود نشانی از تلخی و دشواری زیستن در محیطی ناپایدار، مضطرب و مسموم را به بیننده القا می‌کند که شاید در این برهه تاریخی گریزی از آن نبوده نباشد. عقاب سهمگین بر تخم‌هایش نشسته، به امید تولدی دوباره و اوج‌گیری پرندگان کوچکی که زاده می‌شوند و به زودی بر پهنای آسمان به پرواز درمی‌آیند. کوریِ عقاب همچون جامعه‌ای که چشم بر پیرامون خود بسته و محصص عمری را در رصد این سکوت پر صدای سخت جانکاه گذرانده، نشان از آینده مبهم و غفلتی تاریخی دارد. بر مبنای یک برداشت تاریخی از این خوانش اثر محصص می‌توان گفت مانع از شکل‌گیری فضای فکری آزاد و چند قطبی می‌گردد. اشکال پیچ در پیچی چون مارهایی به هم تافته، نوباوگان عقاب را در بر گرفته‌اند؛ عقاب نابینا در سکوت سنگینی که بر اثر حکم‌فرماست، خود را در برابر فرزندانی که قرار است متولد شوند، بی‌دفاع می‌بیند.

مسئله تکنیک، رنگ‌گذاری و ساخت زمینه اثر، از ویژگی‌های مهم در آثار بهمن محصص محسوب می‌شود. همان طور که در این اثر دیده می‌شود، رنگ‌های محصص، ماهیتی جسمانی و سنگین دارند؛ به طوری که این سنگینی، گویی عناصر تصویر شده را با جاذبه‌ای شدید بر سطح بوم ثابت کرده است. عقاب و جوجه‌هایش چون یک میراث باستانی هزاران ساله، حالتی تندیس‌گون، مسخ شده و سنگی به خود گرفته‌اند. مثل اغلب آثار هنرمند، تنها به پسزمینه‌ای تکرنگ اکتفا شده است؛ تا بدین ترتیب با افقی نامعلوم، عقاب بر بلندای کوهی در ناکجاآباد تصور شود. در فیلم مستندی که از محصص ساخته شده، به خوبی دیده می‌شود که او چطور با قلم‌موهای سرپهن، درشت و زبر، زمینه کارهایش را می‌سازد و نقاشی را سرانجام با همان قلم به پایان می‌رساند[1]. حالا در چنین پسزمینه‌ای، عقاب سخت در چارچوب اثر گرفتار آمده و به ظاهر خواسته‌ای جز جَستن ندارد و افسوس که در این خواسته ناتوان است.

نیما می‌سراید: «زین گونه، یک عقاب دگر نیز مانده پیر / بگسسته از نهیب، دل بسته بر مَقر / مانده به تن شکسته و اندوهگین به دل / چون چشم‌هاش گوش، خالی ز هر خبر / از جا نمی‌رود، وگر از جای می‌رود / واماندگی او، او را شده هنر / نه با تنش سلامت و نه قوتش به طبع / نز قوّت دگر یک لحظه بهره‌وَر / پوسیده استخوان را مانَد، چو آتشی‌ست / کاو را نمانده جز خاکستری به سَر».

قابل ذکر است که اثر مشابه دیگری از محصص در آرت فر بازل سال 1355 به نمایش درآمد.

[1] . مستندی با عنوان: چشمی که می‌شنود، 1346، ساخته احمد فاروقی قاجار

شما در حال ثبت پیشنهاد خرید اثر شماره 72 از بهمن محصص به مبلغ هستید آیا پیشنهاد خود را تایید میکنید؟
توجه: کلیک روی گزینه بله به منزله قبول قوانین و مقررات است.