امضاء: «44 قندریز» (پایین وسط روی کلیشه)
راست: چاپ لینولئوم روی کاغذ، چپ: اصل کلیشه لینولئوم
دولتهای، هرلت 29×49، در مجموع 58×49 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1344
پیشینه:
این اثر متعلق به مجموعه خصوصی خانواده قندریز میباشد.
برآورد قیمت : 15000 - 10000 میلیون ریال
رقم نهایی فروش: 1,000,000,000 تومان
امضاء: «44 قندریز» (پایین وسط روی کلیشه)
راست: چاپ لینولئوم روی کاغذ، چپ: اصل کلیشه لینولئوم
دولتهای، هرلت 29×49، در مجموع 58×49 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1344
پیشینه:
این اثر متعلق به مجموعه خصوصی خانواده قندریز میباشد.
یک دهه فعالیت منصور قندریز از چنان غنایی برخوردار بود که نام او را برای همیشه در تاریخ هنر نوگرای ایران جاودانه کرد. اگر هنرمندان جنبش سقاخانه، سنت تصویری عصر قاجار را به عنوان آخرین طلیعه هنر ایرانی برگزیدند، قندریز ادوار کهن تاریخ را به مثابه نخستین درخشش هنر ایرانی انتخاب کرد. مجموعه چاپهای لینولئوم قندریز از شناختهشدهترین آثار این هنرمند است که قوام نگرشهای هنری، نمادگرایی و مفهومپردازی را به تمامی در خود جای داده است.
در اثر پیشرو قرارگیری اشکال سادهشده هندسی از قبیل مثلث و دایره در کنار خطوط پهن صاف و منحنی، مجموعهای از شکلها را تشکیل میدهد که به واسطه کاربست خلاقانه فضای رنگ کاغذ، هارمونی بینظیری را میان فضای مثبت و منفی میآفریند. آنچه این اشکال هندسی را مدرن جلوه میدهد، نگاه فرمالیستی به نقشمایههای بدوی، کهنالگوها و فرممایههای رمزی و تمثیلی گذشته است که امروز فارغ از هر نوع کارکرد آیینی، صرفاً از برای دیده شدن پدید آمده است. به عبارت دیگر گرچه نوع کمپوزیسیون اشکال، در کنار یکدیگر بازنمایی تازهای از فرمهای کهن هنر شرقی است، اما عدم ارجاع سمبولیستی فرمهای ساخته شده، هر نوع بیان رمزی و تمثیلی را از اثر میزداید و در این آشناییزدایی، فرم را به مثابه فرم بازآفرینی میکند.
در این اثر که متعلق به آخرین سال حیات هنرمند میباشد، عناصر تکرارشونده در چاپنقشهای قندریز به وضوح دیده میشوند، مثل حروفی که گاه کلماتی با معنا مثل «من» و «باغ» را میسازند و گاه همچون حروف طلسمها به نظر میرسند. چهره با موهای رها شده در چندین نقاشی از دورههای مختلف کاری قندریز نیز تکرار شدهاند. او با تأثیرپذیری از وجه بیانگر اشکال و فرمهای انتزاعی در کارهای هنرمندان جهان غرب، مثل خوآن میرو و پل کله به شکلی شاعرانه به سرچشمه آفرینش رسید. در میان نمونههای بازمانده از سالهای ۴۱ تا ۴۴ شمسی که اثر حاضر نیز متعلق به همین دوران و یادگار دوره بلوغ کاری هنرمند در تهران است، با بازنگری مفهوم هویت بومی و ملی به مکاشفه و ریشهیابی در سنتهای تصویری کهن ایران پرداخته و با بهرهگیری آگاهانه از دستاوردهای هنرمندان برجسته مدرنیست زمانهاش، تکنیک ویژه چاپ لینولئوم را به عنوان دستمایه اصلی در شکلگیری اثرش برگزیده است.
فیگورهای پریمیتیو یا «بدوی» شکل گرفته، با فاصله گرفتن از فضاهای فیگوراتیو گذشته، به دنبال ایجاد تحولی نمادگرایانه است. در همین راستا اثر پیش رو با قرار دادن دو لته (کلیشه و اثر چاپ شده) در کنار یکدیگر فرصت مغتنمیاست برای بازخوانی نگاه شاعرانه هنرمند از طریق نگاه در آیینه تخیل و بازی فضای مثبت و منفی یک طراحی. در نهایت، دوگانگی در آن از میان میرود و امکان بازنمایی «وجودی واحد» فراهم میشود.