امضاء: «سهراب سپهری» (پایین راست)
رنگروغن روی بوم
100×70 سانتیمتر
تاریخ اثر: دهه 1340
تصویر اثر در کتاب "نقاشیها و طرحهای سهراب سپهری" با تنظیم پیروز سیار به چاپ رسیده است.
برآورد قیمت : 7,000 - 5,000 میلیون ریال
رقم نهایی فروش: 700,000,000 تومان
امضاء: «سهراب سپهری» (پایین راست)
رنگروغن روی بوم
100×70 سانتیمتر
تاریخ اثر: دهه 1340
تصویر اثر در کتاب "نقاشیها و طرحهای سهراب سپهری" با تنظیم پیروز سیار به چاپ رسیده است.
چیرگیِ ذهنیت بر عینیت، آرمان نقاشی سهراب سپهری است. در بینش وی تخیل هم از حس و هم از خرد برتر است و تخیل است که امکان ادراک عمیق واقعیت برتر را فراهم میکند. بین همه اجزای عالم رابطهای زنده برقرار است و تخیل هنرمند است که میتواند این هارمونی را از ورای اجزای متعدد و متناقض درک کند. اثر حاضر شاید بهترین تبلور چنین بینش شهودی و مبتنی بر تخیل است. بینش شهودی که همانا کشف حجاب است، و داریوش شایگان از آن در کار سهراب با عنوان دست یافتن به «فضای فراسو» یاد میکند که در آن «ارتباطات علّی جهان محسوس، تسلسل منطقی زمان و فضای متجانس اشکال هندسی جایی ندارد.»[1]
سپهری غالب آثارش را در مرز انتزاع نگاه میداشت تا همچنان موضوع در آنها طنین داشته باشد. در مقام شاعر هنرمند، او قادر به حذف موضوع نبود و هر اشاره قلمش، هم کیفیت تصویری داشته و هم مابهازایی ادبی. در اثر حاضر نیز موضوع با ابهام و پوشیدگیِ بسیار رخ مینماید؛ هیبتی تداعیگر خاک، گل، کوه و افق، که هرآینه بهصورتی دیگر درمیآید و از هر قرار و تفسیری میگریزد.
رویکرد حسی سهراب به طبیعت از پسِ دورههای انتزاع در آثارش نمود یافته، و بعد بینش انتزاعی را پشت سر نهاده و باز به طبیعت روی آورده است. حضور نیرومند عناصر هندسی و تأثیر آنها در بیانِ این اثر بهخوبی رد پایِ گذار از دوران انتزاعگرایی را برملا میکند. اثر در عین حال آکنده است از انرژی آشفته و شورانگیز و نوعی مرزناشناسی که انسجام ساختار شکلی را برنمیتابد.
تهرنگ خاکستری که زمینه اثر حاضر را ساخته رنگمایه محبوب سهراب سپهری و مشخصه بسیاری از آثار او است. حرکت عمودیِ رنگ سیاه و سفری که از پایین به بالای بوم آغاز کرده، در ترکیببندی و نیز در جزئیاتِ ضربهها یادآور ضربات نقاشی آبمرکبی ژاپنی است. لکههای تند سرخ نیز در غالب آثار رنگروغنی سهراب دیده میشوند، و سرخی آتشینشان در محاصره سیاهی، شقایق را تداعی میکند.
اما آنچه به وضوح این اثر را در میان تجارب تجسمی سهراب سپهری برجسته میسازد سیطره پهنه وسیع خاکیرنگ است که چنان حجیم شده که عرصه نقاشی را یکسره درنوردیده است. پهنهای که با ضربات محکم و مطمئن عمودی و با چنان سرعت و قدرتی ترسیم شده که نشان از برونریزی هیجانی هنرمند دارد. این پهنه هیبتی دارد سترگ، برافراشته و سهمگین. پژواک صدایی است که صدا در شعر هنرمند نیز عنصری پاینده است. عظمت تنهایی از جنس هراس است. به بیان خود سهراب: «ای هراس قدیم! در خطاب تو انگشتهای من از هوش رفتند.» این حیات شدید نوعی تجلی از امر والا است، امر غریب و ناشناخته؛ تجربهای گرانسنگ که تأثیری ژرف بر جان ما میگذارد. ابهام و ناشناختگی نیز بر طنین این تجربه میافزاید. در این اثر به روشنی شاهد حدوث یک واقعهایم. مواجهه با حقیقتی عظیم و برتر، آنجا که واقعیتِ فراسوی طبیعت رخ مینماید؛ وحدت وجود، یا رازناکی مرگ. نقاشی سهراب نیز چون شعرش، آنجا که از سرچشمه مرگ تغذیه میکند، بزرگ و فخیم و اصیل میشود: « زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ».
مجموعه رنگهای سپهری خاص و شخصی است. رنگهایی که سپانلو «طیف همخانواده رنگهای اقلیم ایران» خواند، که به مدد آن «بهرهای از روح ایران در هنر سپهری زندگی میکند.» [2]سیاه و خاکستری و درجات متنوع قهوهای و خاکی، با لکههای آتشین سرخ یا فیروزهفام بر پهنهای از سایهرنگهای خاموش. اجرای بسیار آزادانه و بیقید و تکلف، ترکیبی چنان ساده پدید آورده که گویی یادداشتی است که هنرمند با استحکامی خللناپذیر و تحکمی مجابکننده تحریر کرده است. چنان که منتقد برجسته هنری کریم امامی سهراب سپهری را در طراحی، سرعت عمل و تیزدستی ستایش میکرد ، به ویژه به دلیل رها کردن جزئیات کماهمیت و رسیدن به جوهر اصلی اشیا: «او چشم خود را عادت داده بود که تنها خطوط اصلی را ببیند.» [3] گرچه انسان در نقاشی سهراب سپهری حضور ندارد، اما هر چه او خلق میکند آکنده از حسی و بیانی انساننما است. لکهها چون واژهها، به زبان کیهانی طبیعت سخن میگویند، و همچون هایکوهای ژاپنی بی زمان و مکاناند. نقاشی او گرچه حدیث نفس میگوید، اما مخاطبی جهانی را میجوید.
[1] – شایگان، داریوش، «لحظهای در واحه»، در: سهراب سپهری، شاعر-نقاش، بهکوشش لیلی گلستان، انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، 1359، ص. 38.
[2] – سپانلو، محمدعلی، «شاعران وارث آب و خرد و روشنیاند»، در: سهراب سپهری، شاعر-نقاش، بهکوشش لیلی گلستان، انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، 1359، ص. 38.
[3] – امامی، کریم، «برگزیدهها: از آواز شقایق تا فراترها: نگاهی به شعر و نقاشی سهراب سپهری»، ایران نامه، زمستان 1365، شماره 18، ص. 330.