امضا: «کلانتری 1383» (پایین چپ)
رنگروغن و کاهگل روی بوم
180×90 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1383
برآورد قیمت : 5 - 4 میلیارد تومان
رقم برنده مزایده: 4,400,000,000 تومان
رقم نهایی فروش: 4,840,000,000 تومان
امضا: «کلانتری 1383» (پایین چپ)
رنگروغن و کاهگل روی بوم
180×90 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1383
آثار پرویز کلانتری را حتی بدون امضایش نیز میتوان بازشناخت. او، پس از مارکو گریگوریان که به عنوان یک مدرنیست ایرانی نقاشی با کاهگل را تجربه کرد، این شیوه را در خلق بسیاری از آثار خود به کار گرفت. کلانتری بر خلاف مارکو و به دور از فضای پاپ، به زبانی شخصی در بازنمایی معماری ایرانی رسید.
سیر و سفر در کورهراههای کویری و گشتوگذار در چشماندازهای پر فراز و نشیب عشایری، با نگاهی به معماری مناطق کویرنشین ایران، چکیدهای از فضای آثار کاهگلی کلانتری را تشکیل میدهند. با نگاهی جزییتر میتوان عناصری چون گنبد، بامهای گلی، بادگیر، در و پنجرههای روستایی، دیوارهای کنگرهدار و کاشیهای رنگی ایرانی را در این آثار به تماشا نشست. کلانتری برای زندهتر نشان دادن جلوه آثار خود، به جای آنکه به شیوه نقاشان سنتی، توهم خشت و گِل و کاشی را تصویر کند، خودِ آن را به نمایش میگذارد و با این شگرد آثاری پدید میآورد که هم نقاشی و هم کلاژ است.
پرویز کلانتری بیشک یکی از مهمترین چهرههای هنر نوگرای ایران و از جمله فعالترین نقاشان معاصر بود. آثارش همچنان که سرشار از عشق به زمین است، تصویری سهل و ممتنع از زندگی ساده و بیآلایش مردمان کویر ایران را پیش روی بیننده میگذارد. این دلمشغولی همیشگی هنرمند، در طول دههها، از تصویرسازیهای کتابهای درسی کودکان و نوجوانان گرفته تا نقاشیهای کاهگلیاش، ترکیبی دلپذیر از دغدغه «هویت» و رازآمیزی «خیال» است، همچون ترکیب «کاه» و «گل».
دوره نقاشیهای کاهگلی پرویز کلانتری تقریباً از سال ۱۳۵۳ آغاز شد و تا پایان حیاتش ادامه یافت. تجارب تصویری او در فرم، رنگ، زمینه و انتخاب موضوع، در عرصه تصویرسازی نیز دنبال میشد. او خود را «نقاش مناظر خاکآلود ایران» مینامید.
نقاشیهای پرویز کلانتری جستوجویی است برای فراخوانی یک آرمانشهر؛ یک سرزمین موعود آکنده از آرامش، تعادل و زیبایی که پیوسته در آثار او ظاهر میشود. این مضمون که طی سالیان در آثار او دیده میشد، تلاشی برای تولد دوباره یک سرزمین بود، یک مکان آرمانی که معلوم نیست، نقاش آن را در خواب دیده یا در خلال رویاهایش بدان جان بخشیده بود. به نظر میرسد نقاشی برای او بهانه ترسیم آن سرزمین موعود بود که گویی میعادگاه آرامش روح، نیکبختی و سعادت است.
در اثر حاضر، کلانتری در عین حال که سنتگرایی هنری را نفی میکند، به شکلی آشکار به سنت میپردازد. از یک سو مدرن است و از سوی دیگر مانند نقاشان کلاسیک، اثرش سرشار از سادگی افراطی است. به همین خاطر است که شاید، تشخیص جایگاه آثار او در مطالعات تاریخ هنر مدرن و معاصر ایران گاهی دشوار مینماید، چرا که همچون شخصیتش، در حرکتی سیال، میان جهانی کمینهگرا و مدرن و مکاشفهای شاعرانه و نوستالژیک در کالبد معماری ایرانی غوطهور است. او مصداق هنرمندی است که تصویری از زادبومش خلق میکند. استفاده هوشمندانه از نور با دو جنبه فیزیکی و شکل مقدس آن، در کنار به تصویر کشیدن گنبد فیروزهای و نقشمایههای ایرانی ـ اسلامی در مرکز اثر، پایانبندی چشمنواز کلانتری برای روایت شنیدنیاش از دغدغههای فرهنگ و هنر زادگاهش است. نقاشی پرویز کلانتری در ویژگیهای تکنیکی و موضوعی، عناصری تازه را به هویت پیشین هنر میافزاید. هر خشت و هر دیوار در این تابلو حرفی دارد و رازی را در خود پنهان کرده، از حوادث جهان ایرانی گرفته تا گذشت زمان.