امضاء: «Zenderoudi 69» (پایین راست)
رنگدانههای طبیعی و اکریلیک روی بوم
95×95 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1348
پیشینه:
اثر حاضر متعلق به یک مجموعه معتبر میباشد.
برآورد قیمت : 6000 - 4000 میلیون ریال
امضاء: «Zenderoudi 69» (پایین راست)
رنگدانههای طبیعی و اکریلیک روی بوم
95×95 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1348
پیشینه:
اثر حاضر متعلق به یک مجموعه معتبر میباشد.
حسین زندهرودی از پیشگامان مکتب سقاخانه و نقاشیخط در ایران، با استفاده از نمادهای هنر سنتی ایران و تلفیق آنها با حروف فارسی و عربی در هم تنیده، شیوهای تازه را در هنرهای تجسمی ایران به وجود آورد و در پی کشف ارزشها و ظرفیتهای حروف فارسی بعد زیباییشناختی کلمات را گسترش داده و مرزهای ادراک بصری خطوط را جابهجا کرد. آثار وی بیش از آنکه خطاطانه باشند، نقاشانهاند. ناخوانا بودن حروف یکی از خصوصیاتی است که به خوبی در آثار او دیده میشود. حروف فارسی در آثار او به گونهای پراکندهاند که وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را به نمایش میگذارند.
زندهرودی گاه فرمالیستی محض است و گاه در جستوجوی مفاهیمی ورای زیباییشناسی صرف یا استفاده از عناصر و موتیفهای تجسمی. او در آثارش سنت را به هنر مطلق تبدیل میکند و با استفاده از رنگهای گرم و زنده و منتشر، بعدی معنوی و عمیق به آنها میبخشد. او در مورد این گونه آثارش میگوید: «من وقتی در کارم خط مینویسم منظورم خوش خطی نیست، مفهوم دیگری برای آن وجود دارد. مثلاً میخواهم یکنواختی یک زندگی طولانی را با تکرار یک حرف نشان دهم. میخواهم در یک صحنه یک تراژدی به وجود بیاورم. خلاصه این کار را برای زیبایی نمیکنم و حالا دارم روز به روز از زیبایی دور میشوم. در کارهای اول حروف با قوانین خوشنویسی نوشته میشد، اما حالا این طور نیست. فقط مفهوم کلی برایم مطرح است و زیبایی حروف برای من مهم نیست»[1].
اثر حاضر مربوط به دورهای از آثار اوست که با استفاده از خوشنویسی و تکرار حروف و ایجاد ریتمهای موزون ترکیببندیهای بدیعی را به نمایش میگذارند. هرچند تلاش برای خوانش کلمات در آثار او کاری بیهوده است، اما آنچه در این اثر جلوهنمایی میکند و در نگاه اول به چشم میخورد، تکرار کلمه «حم» است که از حروف رمزی قرآن کریم بوده و با توجه به مطالعاتی که هنرمند در این زمینه داشته، نشان از تلاش او برای کشف بصری این رمز دارد. اثر دارای بعدی معنوی است و چشم از خلال حروف در هم تنیده در عمق تصویر فرو رفته و دوباره به سطح باز میگردد. گویی به زبان تصویر غوطهوری در دریایی از رمز و راز را طرح کرده و مخاطب را در حیرت و شگفتی فرو میبرد. استفاده از تونالیتههای مختلف رنگ آبی نیز به کمک این نمادپردازی آمده و همزمان مخاطب را به آرامشی فرا میخواند که همه پریشانیها از نبود آن نشأت میگیرد. گویی در پیچ و تاب امواج این حروف در هم تنیده رازی نهان است که باید در عمق آنها سفر کرد و در حیرانی، آن راز را کشف نمود.
[1] . رودکی، سال دوم، ش ۱۴، آذر ۱۳۵۱، صص ۱۴ و ۱۵.