امضا: «پروانه اعتمادی 2537» (پایین چپ)
رنگروغن و سیمان روی فیبر
61×91 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1357
برآورد قیمت : 3 - 2 میلیارد تومان
رقم برنده مزایده: 3,400,000,000 تومان
رقم نهایی فروش: 3,740,000,000 تومان
امضا: «پروانه اعتمادی 2537» (پایین چپ)
رنگروغن و سیمان روی فیبر
61×91 سانتیمتر
تاریخ اثر: 1357
بهمن محصص میگفت: «به پروانه، اعتماد دارم!». پروانه اعتمادی، مدتی شاگرد او بود؛ از شاگردان محدود و معدود او. اعتمادی، نقاشی در دانشکده هنرهای زیبای تهران را رها کرد تا نقاشتر باشد و نقاشتر شد.
پروانه اعتمادی، در دورههای گوناگون کاریاش – طبیعتبیجانها، پارچهها و کلاژها – و استفاده از ابزار – از مداد رنگی تا فیبر و سیمان – بهعنوان عناصر اثرگذار و اثرپذیر، پیوسته توجه به فرم ساده و محتوای اصیل را با کیفیتی درخور و یکتا در نظر داشته و از اینرو «سکون» و «سکوت» از دریافتهای بارز آثار اوست که ریشه در عرفان و باورهای شرق دور دارد.
این مینیمالیسم، ریشه در جسارت دارد؛ جسارت در سفیدمانی پهنهها که به سفیدخوانی اثر یاری میرساند. این رفتار در تمام آثار اعتمادی حضور و ظهور دارد، همراه با کیفیت منحصر در رنگگذاری، توأم با ایجاد کمپوزیسیونهایی بدیع که هرکدام دریچهای برای دیگرگوندیدن و دیدن دیگرگون هستند.
پروانه اعتمادی استفاده از عناصر روزمره زیست را به گونهای چشمگیر، مصادره و به تماشا میگذارد، آنچنان که در آثارش، اشیاء، جاندار و متحرکاند. این خصیصه اصلاً در مغایرت با «سکون» و «سکوت» حاکم بر آنها نیست بلکه نیرویی بالقوه است در لحظه بالفعل و این، ایجاد زیبایی است؛ زیباییای که ایستا نیست و تا اعماق روح حک میشود.
مهارت نقاش در بهکارگیری متریالها، از امضاهای آثار اوست. فیبر و سیمان، دو متریال سخت، در آثارش بهشدت منعطف و تغییرپذیر مینمایند. همچنین اتمسفر آثار او از قدمتی غریب بهره میبرند، در فرم که سهمی از عتیق را همراه میبرند: وضعیتی دوگانه از غربت و قربت.
پروانه اعتمادی، در امتداد زیست هنری خود و در دهههای بعد، به تجربههایی دیگر پرداخت: نقاشی با مداد رنگی با بهرهگیری از نمادهایی مانند انار و گل نرگس، همراه با حداقل کنتراست نور و ایجاد بافتهایی دقیق. در ادامه، به کلاژ روی آورد. آثاری که بهویژه در فرم بهشدت متفاوت از آثار گذشته است. اعتمادی از سرآغازهای آثار آبسترهاش، آنگاه که احساس کرد به بنبست رسیده، به نقاشی فیگوراتیو روی آورد، نقاشی فیگوراتیو با دیدگاه نقاشی آبستره. حضور آبستراکسیون در آثارش پیوسته در ترکیب با طبیعتبیجان همراه بوده است که در جستوجوی فرم و غایت آن، معنا مییابد.
اینجا، یک اثر از شاخصترین آثار پروانه اعتمادی، اوج مهارت و خلاقیت او را نمایندگی میکند: کمپوزیسیون این اثر از دقیقترین و پیچیدهترین تناسبات بهره جسته، آنچنان که هر چهارلایه اثر را توأم و همسطح، اما با رعایت پرسپکتیو نمایش میدهد. همچنین محوشدگی سایهها که از خصوصیات بارز آثار اعتمادی است، در این اثر، مثلثی ایجاد کرده که همزمان اتمسفر رشد و افراشتگی ساقههاست. برش بالایی اثر که طبیعت تناسب دو قاب تودرتوی پسزمینه گلدانها را مخدوش ساخته، امتداد حرکت چشم و سفیدخوانی اثر را افزایش میدهد.
پروانه اعتمادی، همواره با بهرهجستن از اشیای ساده و روزمره زیست، همراه با جانمایی دقیق و زیباییشناسانه آنها در کنار یکدیگر و در برهمنشینیشان در کلیت اثر، در بازنمایی و توجه به چهره اشیاء و طبیعتبیجان، بیوقفه، به جُستار پرداخته است. و بدین ترتیب، معرفتی از اشیاء را به بیننده آموخته است که تا پیش از پروانه اعتمادی و آثارش، تنها جنبهای تئوریک را حمل میکرد. با آثار اعتمادی، بهویژه این دوره از آثارش، مخاطب ایرانی دریافته که میتوان در آثار مینیمال، آنچه نقاش نکشیده است را تماشا کرد. این اثر به بیننده میگوید: دو گلدان، معشوق هماند؛ آنچنان که در پسزمینه به هم متصل شدهاند.